کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناکامکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناکامکار
/nākāmkār/
معنی
آنکه به مراد خود نرسیده؛ ناکامران؛ ناکامروا؛ ناکامیاب؛ محروم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
کامنادیده، محروم، ناکام، ناکامیاب، نامراد، ناموفق ≠ کامکار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناکامکار
واژگان مترادف و متضاد
کامنادیده، محروم، ناکام، ناکامیاب، نامراد، ناموفق ≠ کامکار
-
ناکامکار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ناکامگار› [قدیمی] nākāmkār آنکه به مراد خود نرسیده؛ ناکامران؛ ناکامروا؛ ناکامیاب؛ محروم.
-
جستوجو در متن
-
محروم
واژگان مترادف و متضاد
بیبهره، بینصیب، عاری، مایوس، معرا، ناامید، ناکام، ناکامکار، ناکامروا، ناکامیاب، نامراد، ناموفق ≠ کامیاب
-
گل کامکار
لغتنامه دهخدا
گل کامکار. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی از گل سرخ که بشدت سرخی دارد. (از ناظم الاطباء ذیل کامکار) : سال نو است و ماه نو و روز نووقت بهار و وقت گل کامکار. فرخی .بر کام و آرزو دل بیچاره ٔ مراناکامکار کرد گل کامکار او. فرخی .بخندد همی بر کرا...