کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناظم هروی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ناظم آباد
لغتنامه دهخدا
ناظم آباد. [ ظِ ](اِخ ) رجوع به تازه آباد دیرج در این لغت نامه شود.
-
ناظم الاطباء
لغتنامه دهخدا
ناظم الاطباء. [ ظِ مُل ْ اَ طِب ْ با ] (اِخ ) علی اکبر (میرزا ... خان )بن محمدحسن بن علی اکبربن محمدعلی بن محمدکاظم بن ابوالقاسم بن محمدکاظم بن سعید شریف نفیسی . از اطبای معروف و دانشمندان قرن چهاردهم هجریست . وی به سال 1263 هَ . ق . در کرمان تولد یا...
-
ناظم الدوله
لغتنامه دهخدا
ناظم الدوله . [ ظِ مُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) لقب میرزا ملکم خان بن میرزا یعقوب ارمنی اصفهانی است . وی به سال 1249 هَ . ق . در اصفهان تولد یافت و پس از تحصیلات مقدماتی در اصفهان ، به اروپا رفت و در پاریس به آموختن ریاضی و حقوق پرداخت و چون به ایران بازگشت ...
-
ناظم الملک
لغتنامه دهخدا
ناظم الملک . [ ظِ مُل ْ م ُ ] (اِخ ) جهانگیر خان (میرزا...)بن محب علی حسینی مرندی . از رجال قرن اخیر ایران است ، وی مدتی عهده دار سفارت ایران در بغداد بود و «مقداری از طرف جام خراسان که متنازع فیه ایران و افغان بود و هم چنین قریب به بیست فرسخ از حدود...
-
ناظم المهام
لغتنامه دهخدا
ناظم المهام .[ ظِ مُل ْ م َ ] (اِخ ) میرزا جبار (حاجی ...) مباشر روزنامه ٔ «وقایع اتفاقیه » است . این روزنامه به دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و به اشارت امیرکبیر در ایران منتشر شد. رجوع به سبک شناسی بهار ج 3 ص 344 شود.
-
چهارچشمه ناظم
لغتنامه دهخدا
چهارچشمه ناظم . [ چ َ چ َ م ِ ظِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. 269 تن سکنه دارد. از قنات و چاه آبیاری میشود. محصولش غلات ، چغندر و پنبه است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان از قبیل گلیم و پارچه بافی میباش...
-
ناظم دانشکده
دیکشنری فارسی به عربی
رييس المجلس
-
ناظم مدرسه
دیکشنری فارسی به عربی
مدير المدرسة
-
حسین آباد ناظم
لغتنامه دهخدا
حسین آباد ناظم . [ ح ُ س ِ دِ ظِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر. واقع در 24هزارگزی شمال باختر شهر ملایر و 15هزارگزی باختر شوسه ٔ ملایر به بروجرد. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل مالاریایی . دارای 2211 تن سکنه میباشد. فارسی زبانن...
-
علی ناظم الدرر
لغتنامه دهخدا
علی ناظم الدرر. [ ع َ ی ِ ظِ مُدْ دُ رَ ] (اِخ ) ابن عثمان خلوتی ضریر. مشهور به ناظم الدرر. رجوع به علی خلوتی شود.
-
ناظم الاسلام کرمانی
لغتنامه دهخدا
ناظم الاسلام کرمانی . [ ظِ مُل ْ اِ م ِ ک ِ ] (اِخ ) محمدبن علی . از فضلا و مؤلفین معروف کرمان و صاحب «تاریخ بیداری ایرانیان »، به سال 1280 هَ . ق . در کرمان متولد شد. پس از فراگرفتن مقدمات علوم ادبی پارسی و عربی ، فقه و اصول در کرمان و تحصیل منطق و...
-
جستوجو در متن
-
تجرجر
لغتنامه دهخدا
تجرجر. [ ت َ ج َ ج ُ ] (ع مص ) (از: «ج رر») ریختن آب را در حلق . (از الغریبین ابوعبید هروی )(از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جرعه نوشیدن آب . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). || گرداندن شیر بانگ خود را...
-
شهرباش
لغتنامه دهخدا
شهرباش . [ ش َ ] (نف مرکب ) شهرنشین . ساکن شهر. حضری . مدری . مقابل بادی و بدوی و بیابان باش و چادرنشین و بادیه نشین و صحرانشین و بری . (از یادداشت مؤلف ). ساکن درشهر و شهری . (ناظم الاطباء). قراری . (از منتهی الارب ). عرب [ ع ُ / ع َ رَ ]. مردم تاز...
-
عصیان کده
لغتنامه دهخدا
عصیان کده . [ ع ِص ْ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) جای معصیت و گناهکاری . (ناظم الاطباء) : داده به عساکر شفاعت عصیان کده ها همه به غارت .درویش واله هروی (از آنندراج ).
-
فراخ بین
لغتنامه دهخدا
فراخ بین . [ ف َ ] (نف مرکب ) کنایت از کسی که همه را یکسان بیند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : عشق فراخ بین را نازم که بی تفاوت از آب و خاک خم ریخت گل در بنای مسجد.واله هروی .