کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نازله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نازله
/nāzele/
معنی
بلا؛ مصیبت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نازله
فرهنگ فارسی معین
(زِ لَ یا لِ) [ ع . نازلة ] (اِ.) سختی زمانه ، بلای سخت ، مصیبت .
-
نازله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نازلَة، جمع: نوازل] [قدیمی] nāzele بلا؛ مصیبت.
-
واژههای مشابه
-
نازلة
لغتنامه دهخدا
نازلة. [ زِ ل َ] (ع اِ) سختی زمانه . بلای سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مصیبت شدیدی که بر مردم فرود آید. (اقرب الموارد). سختی و حوادث زمانه . (غیاث اللغات ) (منتخب اللغة). الشدیدة من شدائد الدهر. (معجم متن اللغة). سختی زمانه . بلائی که بمردم رسد. ...
-
جستوجو در متن
-
نوازل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ نازِلَة] [قدیمی] navāzel = نازله
-
نوازل
لغتنامه دهخدا
نوازل . [ ن َ زِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نازلة. رجوع به نازلة شود : به سبب نوازل محن و عوارض فتن و عوایق ایام ... تیر تمنایشان به هدف مراد نمی رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 214).
-
نوب
لغتنامه دهخدا
نوب . [ ن ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ نوبة، به معنی مصیبت و نازلة. رجوع به نوبة (ع اِ) شود. || ج ِ نوبة. رجوع به نوبت و نَوبة شود.
-
پیش آمد
لغتنامه دهخدا
پیش آمد. [ م َ ] (ن مف مرکب ) پیش آمده . || (اِ مرکب ) واقعه .حادثه . قضیه . رویداد. سانحه . عارضه . رویداد. وقعه . نازله . اتفاق . || سلوک و رعایت . (غیاث ).
-
مصابة
لغتنامه دهخدا
مصابة. [ م ُ ب َ ] (ع اِ) مصیبت .(منتهی الارب ). || آفت . سختی . شدت نازلة. مصاب . مصوبة. (اقرب الموارد). عاهت . (منتهی الارب ).
-
صاقور
لغتنامه دهخدا
صاقور. (ع اِ) تبر بزرگ . (منتهی الارب ). || میتین . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || زبان . (منتهی الارب ). || بلای سخت . نازله ٔ شدید. (اقرب الموارد).
-
نزال
لغتنامه دهخدا
نزال . [ ن َ ل ِ] (ع اِ فعل ) فرودآ. (منتهی الارب ). فرودبیا! (ناظم الاطباء). اسم فعل است برای امر، به معنی انزل . (از اقرب الموارد). و آن معدول است از نازلة و واحد و جمع و مؤنث و مذکر در آن یکسان است . (از منتهی الارب ).
-
حائنة
لغتنامه دهخدا
حائنة. [ ءِ ن َ ](ع ص ، اِ) تأنیث حائن . محنت نازله ٔ مهلکة. بلای مهلک . ج ، حوائن . || می . (منتهی الارب ). و ظاهراً معنی اخیر برای حانیة به تقدیم نون بر یاء است .
-
نوبة
لغتنامه دهخدا
نوبة. [ ب َ ] (ع اِ) رسیدگی کار سترگ و مصیبت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نازلة. مصیبت . (اقرب الموارد). ج ، نُوَب . || زمین سنگلاخ سوخته (؟). (ناظم الاطباء). || بار. پاس . نوبت . (ناظم الاطباء). رجوع به نَوبة و نوبت شود. || گروهی از س...
-
صب
لغتنامه دهخدا
صب . [ ص َب ب ] (ع مص ) ریختن . ریختن آب و افشاندن آن . قوله تعالی : انا صببنا الماء صباً (قرآن 25/80). || توسعاً، رسیدن مصیبت . فرود آمدن بلا و نازله : صبت علی مصائب لو انهاصبت علی الایام صرن لیالیا.(منسوب به فاطمه (ع )).