نازلة. [ زِ ل َ] (ع اِ) سختی زمانه . بلای سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مصیبت شدیدی که بر مردم فرود آید. (اقرب الموارد). سختی و حوادث زمانه . (غیاث اللغات ) (منتخب اللغة). الشدیدة من شدائد الدهر. (معجم متن اللغة). سختی زمانه . بلائی که بمردم رسد. (شمس اللغات ). واقعه . (مهذب الاسماء). بلا. ملمّه . حادثه . پیشامد. ج ، نوازل . نازلات : بلائی عظیم و نازله ای شگرف این ساعت ببرکت تو از من مدفوع شده است . (سندبادنامه ص 131). چنین دشمن از پای درآورده و چنین نازله ای دفع کرده . (سندبادنامه ص 152). هر عاقلی اسیر عاقله ای و هر کاملی مبتلی به نازله ای . (جهانگشای جوینی ). || چیزی . یقال : ما عنده نازلة؛ ای شی ٔ. (مهذب الاسماء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.