کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نابرآورده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نابرآورده
/nābar[']āva(o)rde/
معنی
۱. برنیاورده؛ برنکشیده؛ بالانیاورده.
۲. کوتاه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نابرآورده
لغتنامه دهخدا
نابرآورده . [ ب َ وَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) برنیاورده . بالانیاورده . برنکشیده . کوتاه . مقابل بلند.- آواز نابرآورده ؛ آوازی که از کوتاهی به لب نرسیده : چو آگاه شد خسرو از راز اوی وز آن نابرآورده آواز اوی . فردوسی .- دیوار نابرآورده : مؤیدای فلکت ذ...
-
نابرآورده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) nābar[']āva(o)rde ۱. برنیاورده؛ برنکشیده؛ بالانیاورده.۲. کوتاه.
-
جستوجو در متن
-
جفر
لغتنامه دهخدا
جفر. [ ج َ ] (ع اِ) بزغاله ٔ چهارماهه یا آن که گیاه خورد و نشخوار زند. (منتهی الارب ). بزغاله ٔ چهارماهه . (غیاث ) (آنندراج ) : بچه ٔ گوسفند چون چهارماهه باشد اگر ازبز متولد شده باشد، نر را جفر گویند. (تاریخ قم ص 178). || کودک گوالیده که خوردن گیرد. ...