کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکیث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مکیث
معنی
(مَ) [ ع . ] (ص .) درنگ کننده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکیث
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) درنگ کننده .
-
مکیث
لغتنامه دهخدا
مکیث . [ م َ ] (از ع ،اِمص ) مکث و درنگ . (ناظم الاطباء). تلفظ عامیانه ٔ مکث عربی به معنی درنگ کردن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).- مکیث کردن ؛ مکث کردن و درنگ نمودن و تأخیر کردن باشد. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
مکیث
لغتنامه دهخدا
مکیث . [ م َ] (ع ص ) رجل مکیث ؛ مردی آهسته . (مهذب الاسماء). صاحب وقر و گران سنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مرد باوقار و متین که شتاب نورزد. ج ، مُکَثاء. مکیثون : توضاء وضؤاً مکیثاً؛ ای بطیئاً متأنیاً غیر متسعجل . (از اقرب الموا...
-
واژههای همآوا
-
مکیس
فرهنگ فارسی معین
(مُ) (اِ.) مبالغه ، سخت گیری .
-
مکیس
لغتنامه دهخدا
مکیس . [ م َ ] (اِ) باج و خراج . (ناظم الاطباء) (ازغیاث ) (ازآنندراج ). || حق و مزد و پاداش و محصول . (ناظم الاطباء).
-
مکیس
لغتنامه دهخدا
مکیس . [ م ُ / م َ ] (از ع ، اِمص ) مبالغه و دقت در معامله کردن لیکن بدین معنی عربی است . مکاس . (فرهنگ رشیدی ). به معنی مکاس است که نهایت مبالغه کردن در کاری و معامله ای و طلبی باشد که پیش کسی است . (برهان ). اماله ٔ مکاس . در معامله نهایت طلبی کردن...
-
مکیس
لغتنامه دهخدا
مکیس . [ م ُ ک َی ْ ی َ ] (ع ص ) زیرک و ظریف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). زیرک و ظریف و هوشیار و باکیاست . (ناظم الاطباء).
-
مکیس
لغتنامه دهخدا
مکیس . [ م ُ ک َی ْ ی ِ ] (ص ، اِ) مأخوذ از تازی ، دلاک و کسی که در حمامها کیسه بر بدن مردمان می مالد. (ناظم الاطباء).
-
مکیس
فرهنگ فارسی عمید
[مٲخوذ از عربی؛ مُمالِ مِکاس] [قدیمی] mekis = مکاس: ◻︎ نشانه نهادند بر اسپریس / سیاوش نکرد ایچ با کس مکیس (فردوسی: ۲/۲۹۲).
-
مکیس
واژهنامه آزاد
به معنی تعارف کردن می باشد. در شاهنامه نیز آمده که متاسفانه حتی اساتید ادبیات و فرهنگ لغت ها نیز آن را به اشتباه معنی کرده اند.این لغت از فارسی قدیم می باشد و جدید نیست.
-
جستوجو در متن
-
مکثاء
لغتنامه دهخدا
مکثاء. [ م ُ ک َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مکیث . (اقرب الموارد). رجوع به مکیث شود.
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن رافعبن مکیث الجهنی . محدث است و گروهی او را صحابی گفته اند و ابوموسی از طریق بقیه از عثمان بن زفر و او از محمدبن خالدبن رافعبن مکیث و او از عم خودحارث بن رافع آرد که پیغمبر (ص ) گفت : «حسن الملکة نماء و سوء الخلق شؤم » و او ...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) کوهی و گویند پشته ای است و نیز گفته اند قارّتی است . مکیث الکلبی گوید:الی هَزْمتی لیلی فماسال فیهماو روضیهما والروض روض الممالح .و بدربن حزان الفزاری گوید:مااضطرک ّ الحرزُ من لیلی الی بَردتختاره معقلا من جُش اعیار.(معجم البلد...