کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موهومات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موهومات
لغتنامه دهخدا
موهومات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ موهومة. چیزهای موهوم که وجود خارجی ندارند. (ناظم الاطباء). || خرافات . عقاید خرافی . اعتقادات خرافی و باطل و بی اساس . انیاب اغوال . فسونها.نیش غولها. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم شود.
-
موهومات
دیکشنری فارسی به عربی
خرافة
-
جستوجو در متن
-
superstition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرافات، موهومات، موهوم پرستی
-
خرافات
واژگان مترادف و متضاد
اباطیل، افسانهها، اوهام، موهومات ≠ حقایق
-
اباطیل
واژگان مترادف و متضاد
اراجیف، اکاذیب، بیهودهها، ترهات، مزخرفات، موهومات
-
خیالات
واژگان مترادف و متضاد
۱. اوهام، توهمات، موهومات ۲. افکار، پندارها ≠ حقایق
-
توهمات
لغتنامه دهخدا
توهمات . [ ت َ وَهَْ هَُ ] (ع اِ) خیالات و چیزهای خیالی و موهومات و چیزهائی که وجود خارجی نداشته باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به توهم شود.
-
خرافة
دیکشنری عربی به فارسی
افسانه , داستان , دروغ , حکايت اخلا قي , حکايت گفتن , موهوم پرستي , خرافات , موهوم , موهومات
-
موهوم پرستی
لغتنامه دهخدا
موهوم پرستی . [ م َ / مُو پ َ رَ ] (حامص مرکب ) صفت موهوم پرست . اعتقاد به خرافات و موهومات . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم پرست شود.
-
موهوماتی
لغتنامه دهخدا
موهوماتی . [ م َ / مُو ] (ص نسبی ) خرافاتی . موهوم پرست . آنکه عقاید باطل و خرافی دارد. آنکه پای بند اعتقادات خرافی و موهوم است . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم و موهومات شود.
-
نیش غولی
لغتنامه دهخدا
نیش غولی . [ ش ِ ] (ص نسبی ) وهمی . خرافی . موهوم . افسانه ای : اندیشه های نیش غولی ؛ موهومات . (یادداشت مؤلف ). || ایراد نیش غولی ؛ ایراد نامربوط. اعتراض بیهوده . (فرهنگ فارسی معین ). ایرادی نابه جا و ناوارد که صرفاً به قصد لجبازی و عیب جوئی طرح کن...
-
تخیلات
لغتنامه دهخدا
تخیلات . [ ت َ خ َی ْ ی ُ ](ع اِ) ج ِ تخیل . در نفایس الفنون آرد: و آن قضایایی بود که تأثیر کنند در نفس یا انبساطی یا انقباضی یا تسهیل امری یا تهویل یا تعظیم یا تحقیر آن (که مبادی شعر است ). رجوع به شعر شود. || موهومات و چیزهای موهومی و خیالی و توهم...
-
اسکوت
لغتنامه دهخدا
اسکوت . [ اِ کُت ْ ] (اِخ ) جان . یکی از دانشمندان معروف ایرلاند. وی در قرن 9 م . میزیست و سمت راهبی داشت . آثار علمی و فلسفی بزبان لاتین دارد و بواسطه ٔ تمایل بآزادی افکار و دوری از موهومات منظور نظر پاپ نشده و در زمره ٔ گناهکاران درآمده است .
-
باریک خیال
لغتنامه دهخدا
باریک خیال . (ص مرکب ) ظریف اندیش . آنکه لطیف فکر کند. شاعر نازک خیال . میرزا صائب گوید : هر که چون رشته ز باریک خیالان گردیدروزیش تنگتر از رشته ٔ سوزن باشد. (آنندراج ).کسی که خیالات و افکار ونکات خوب و لطیف ظاهر میدارد چه در شعر و چه در غیرآن : صائب...