نیش غولی . [ ش ِ ] (ص نسبی ) وهمی . خرافی . موهوم . افسانه ای : اندیشه های نیش غولی ؛ موهومات . (یادداشت مؤلف ). || ایراد نیش غولی ؛ ایراد نامربوط. اعتراض بیهوده . (فرهنگ فارسی معین ). ایرادی نابه جا و ناوارد که صرفاً به قصد لجبازی و عیب جوئی طرح کنند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.