کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موسیچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
موسیچه
/musiče/
معنی
= موسیجه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
موسیچه
لغتنامه دهخدا
موسیچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) موسیجه .نوعی فاخته . کوکو. صلصل . (از یادداشت مؤلف ). پرنده ای است شبیه به فاخته و او بیشتر در میان طبق و کاسه و کنار طاقچه ٔ خانه ها تخم میکند و بچه می آورد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). مرغی است سفید برابر قمری . (غیاث )...
-
موسیچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) musiče = موسیجه
-
جستوجو در متن
-
ماسوچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] māsuče = موسیچه
-
مسیچه
لغتنامه دهخدا
مسیچه . [ م ُ چ َ / چ ِ ] (اِ) مخفف موسیچه و آن طائری است سفید مشابه به قمری ، و بعضی صعوه را گویند. (غیاث ) (آنندراج ). یک قسم مرغ سفید و شبیه به فاخته و از آن بزرگتر که در هنگام پرواز با بالهای خود صفیر میزند. (ناظم الاطباء). و رجوع به موسیچه شود.
-
ویله
لغتنامه دهخدا
ویله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) صدا و آواز. فریاد عظیم و شور و واویلا کردن را نیز گویند. (برهان ). بانگ عظیم بود. (لغت فرس اسدی ) : در این بیم بودند و غم یکسره که گرشاسب زد ویله ای از دره . اسدی (از حاشیه ٔ برهان چ معین از لغت فرس ).بازدانی به علم منطق طیر...
-
ماسوچه
لغتنامه دهخدا
ماسوچه . [ چ َ/ چ ِ ] (اِ) پرنده ای است مانند فاخته و قمری و او بیشتر در کنارهای طاقچه ها و میان کاسه ها و طبق تخم نهد و بچه برآرد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). مرغی است مانند قمری که آن را موسیچه گویند. (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). در اشتینگاس برابر کل...
-
موسیجه
لغتنامه دهخدا
موسیجه . [ ج َ / ج ِ ] (اِ)موسیچه . مرغی است شبیه به فاخته . (جهانگیری ) (آنندراج ). مرغی است چند فاخته و همرنگ او. (لغت فرس اسدی نسخه ٔ خطی نخجوانی ). مرغکی است چون فاخته که بیشتر در خانه ها و طاقها تخم گذارد. ماسوچه . موسیچه . دبسی . (از یادداشت مو...