کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موازرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
موازرت
/movāzerat/
معنی
۱. یاری و کمک کردن.
۲. وزیری کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
موازرت
فرهنگ فارسی معین
(مُ زِ رَ) [ ع . موازرة ] (مص م ) یاری نمودن .
-
موازرت
لغتنامه دهخدا
موازرت . [ م ُ زَ / زِ رَ ] (از ع ، اِمص ) موازرة. رجوع به موازرة شود.
-
موازرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: موازَرَة] [قدیمی] movāzerat ۱. یاری و کمک کردن.۲. وزیری کردن.
-
واژههای همآوا
-
موازرة
لغتنامه دهخدا
موازرة. [ م ُ زَ رَ ] (ع مص ) همپشتی کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). موازرت . مدد کردن و یاری نمودن کسی را (ولی کمتر استعمال می شود و بیشتر مؤازره با همزه می گویند). (ناظم الاطباء). یاری دادن . (غیاث ) (از اقرب الموارد). ورجوع به مؤازرة شود. |...
-
جستوجو در متن
-
موازر
لغتنامه دهخدا
موازر. [ م ُ زِ ] (ع ص ) باربردار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || وزیرشونده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به موازرت و موازره شود.
-
موازرة
لغتنامه دهخدا
موازرة. [ م ُ زَ رَ ] (ع مص ) همپشتی کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). موازرت . مدد کردن و یاری نمودن کسی را (ولی کمتر استعمال می شود و بیشتر مؤازره با همزه می گویند). (ناظم الاطباء). یاری دادن . (غیاث ) (از اقرب الموارد). ورجوع به مؤازرة شود. |...
-
یاری کردن
لغتنامه دهخدا
یاری کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) همراهی کردن . کمک کردن . اعانت . نصرت . امداد. مددکردن . ارداء. مناجده . معاونت . نصرت . صحبت صحابت . هناء. عوان .ممالاة. تعوین . کنیف . کنف . (منتهی الارب ) : هرآنگه که تو شهریاری کنی مرا مرزبخشی و یاری کنی . فردوسی...