کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منزوی ساختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منزوی ساختن
برابر فارسی
گوشه نشین ساختن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منزوی ساختن
فرهنگ واژههای سره
گوشه نشین ساختن
-
واژههای مشابه
-
sequestration
منزویسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایند تشکیل همتافتهای همارای یک یون در محلول که از آن برای جلوگیری از اثر شیمیایی یون استفاده میشود، بدون اینکه یون از محلول خارج شود
-
منزوی شدن
واژگان مترادف و متضاد
خلوتگزیدن، گوشهگیر شدن، عزلت گزیدن، تنها شدن، دوری گزیدن، گوشهنشین شدن
-
منزوی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنها گذاشتن، گوشهنشین کردن ۲. به حاشیهراندن، حاشیهنشین کردن
-
منزوی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
دولاب
-
sequestring agent
عامل منزویساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادهای که با تشکیل یون همتافتی که فاقد واکنشهای یون مزبور است، یون فلزی را از محلول حذف کند
-
ساکت و منفرد و منزوی
فرهنگ گنجواژه
گوشهنشین.
-
جستوجو در متن
-
dual containment
سد نفوذ دوگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] یکی از راهبردهای ایالات متحده در برابر ایران و عراق برای محدود ساختن و منزوی کردن آن دو کشور که در زمان ریاستجمهوری کلینتون از 1995 به اجرا درآمد
-
نهان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [پهلوی: nihān] na(e)hān ۱. پوشیده؛ پنهان؛ نهفته.۲. (اسم) باطن؛ ضمیر.۳. منزوی.۴. غایب.۵. اندوخته.۶. ذخیره.۷. ناشناس.۸. (قید) نهانی.۹. جدا؛ دور.۱۰. (اسم) دل؛ قلب؛ اندرون.۱۱. (اسم) معنی؛ راز؛ سر.۱۲. (قید) محرمانه؛ در خفا.〈 نهان داشتن: ...
-
نادرشاه افشار
لغتنامه دهخدا
نادرشاه افشار. [ دِ هَِ اَ ] (اِخ ) سرسلسله ٔ پادشاهان افشاریه ٔ ایران است . وی در 28 محرم سال 1100 هَ . ق . درناحیه ٔ دستگرد از توابع دره گز متولد شد، پدر او امامقلی قرقلو از ایل افشار بود، ایل افشار از ایل هائی است که شاه عباس کبیر به دوران سلطنت خ...
-
نهان
لغتنامه دهخدا
نهان . [ ن ِ / ن َ ] (ص ، اِ) پنهان . مخفی . مختفی . پوشیده . مستور. مقابل پیدا و ظاهر و آشکار : بدو ماه گردان بدی در جهان بد و نیک از وی نبودی نهان . فردوسی .سراپای در زیر آهن نهان ز چهرش نمودار فرّ مهان . فردوسی .هر چند نهان ِ همه خلق ایزد دانداز خ...
-
کاتب السلطان
لغتنامه دهخدا
کاتب السلطان . [ ت ِ بُس ْ س ُ ] (اِخ ) میرعلی هروی مشهدی . عباس اقبال آشتیانی در مجله ٔ یادگار نویسد: به تصدیق خبرگان فن یکی از بزرگترین استادان خط نستعلیق میرعلی هروی مشهدی است که قریب پنجاه سال در مشهد و هرات و بخارا به تعلیم این شعبه ٔ ظریف از خط...