(صفت فاعلی) [پهلوی: nihān] ۱. پوشیده؛ پنهان؛ نهفته.
۲. (اسم) باطن؛ ضمیر.
۳. منزوی.
۴. غایب.
۵. اندوخته.
۶. ذخیره.
۷. ناشناس.
۸. (قید) نهانی.
۹. جدا؛ دور.
۱۰. (اسم) دل؛ قلب؛ اندرون.
۱۱. (اسم) معنی؛ راز؛ سر.
۱۲. (قید) محرمانه؛ در خفا.
〈 نهان داشتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] پنهان کردن؛ پوشیده داشتن.
〈 نهان کردن: (مصدر متعدی) پنهان ساختن.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.