کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منثلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منثلم
/monsalem/
معنی
شکسته و رخنهدار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منثلم
فرهنگ فارسی معین
(مُ ثَ لِ) [ ع . ] (اِفا.) رخنه دار و شکسته (شمشیر، آوند، دیوار و جز آن ها).
-
منثلم
لغتنامه دهخدا
منثلم . [ م ُ ث َ ل ِ ] (ع ص ) رخنه دار و شکسته از آوند و شمشیر و جز آن . (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ). ثلمه دار. رخنه شده . شکافته . رخنه یافته .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به انثلام شود.- منثلم شدن ؛ رخنه دار شدن . شکافته شدن . شکسته شدن ...
-
منثلم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] monsalem شکسته و رخنهدار.
-
جستوجو در متن
-
منبثق
لغتنامه دهخدا
منبثق . [ مُم ْ ب َ ث ِ ] (ع ص ) شکافته . دریده .رخنه پیدا کرده . از هم شکافته . در هم شکسته . منثلم : گریبان روزگار از این حادثه چاک و سد سیلاب حوادث در این بلیه منبثق و یکسان با خاک . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 444). رجوع به انبثاق شود.
-
منهدم
لغتنامه دهخدا
منهدم . [ م ُ هََ دِ ] (ع ص ) ویران شونده و عمارت افتاده و ازهم ریخته . (غیاث ) (آنندراج ). ازهم ریخته و ویران شده و خراب گشته .(از ناظم الاطباء). ویران . فروافتاده . بیفتاده . خراب . ویران شده . (یادداشت مرحوم دهخدا) : مگر ندانید که رکن دولت منهدم و...
-
منفصم
لغتنامه دهخدا
منفصم . [ م ُ ف َ ص ِ ] (ع ص ) شکسته شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گسسته و بریده شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). منقطع. رجوع به انفصام شود.- منفصم کردن ؛ بریدن . گسستن . پاره کردن : نطاق نهضتش ... از محاربت منفصم...