کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتجوشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منتجوشه
لغتنامه دهخدا
منتجوشه . [ م ُ ت َ ش َ / ش ِ ] (اِ) ناردین است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سنبل رومی ، یعنی ناردین . (الفاظ الادویه ). سنبل رومی . سنبل اقلیطی . سالینقا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مدخل قبل شود.
-
جستوجو در متن
-
سالینقا
لغتنامه دهخدا
سالینقا. [ ی ُ ] (اِ)منتجوشه . مینخوشه . سنبل اقلیطی . سنبل رومی گویند.1 - میبخوشه : شرابی که در داخل آن عصاره ٔ والریان بکار رفته باشد.2 - منتجوشه = مصحف میبخوشه .3 - سنبل اقلیطی (سنبل رومی ) (سنبل العصافیر) بگونه ای از گیاه سنبل الطیب اطلاق میشود ک...
-
منتجوسه
لغتنامه دهخدا
منتجوسه . [ م ُ ت َ س َ / س ِ ] (اِ) به لغت رومی ناردین باشد و آن را سنبل رومی گویند و آن بیخی است خوشبوی به سفیدی مایل . (برهان ). دارویی که به تازی سنبل الطیب گویند. منتجوشه . (ناظم الاطباء). در فرهنگ فولرس منتجوشه آمده به معنی ناردین و آن را یونان...