کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناکرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناکرة
لغتنامه دهخدا
مناکرة. [ م ُ ک َ رَ ] (ع مص ) کارزار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). کارزار کردن و با هم جنگیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مقاتله .محاربه . و گویند: بینهما مناکرة. قال ابوسفیان : «ان محمداً لم یناکر احداً الا کانت معه الأهوال ». (ا...
-
واژههای مشابه
-
مناکره
فرهنگ فارسی معین
(مُ کَ رَ یا کِ رِ) [ ع . مناکرة ] (مص ل .) با هم جنگیدن ، کارزار کردن .
-
مناکره
لغتنامه دهخدا
مناکره . [ م ُ ک َ / ک ِ رَ / رِ ] (از ع ، اِمص ) مناکرة. رجوع به مناکرة شود. || (اصطلاح نجوم ) آن است که کوکب روزی اندر خانه ٔ کوکب شبی باشد و خداوند خانه اندر برج کوکب روزی یا کوکب شبی اندر خانه ٔ کوکب روزی و خداوند خانه اندر برج کوکب شبی . (التفهی...
-
واژههای همآوا
-
مناکرت
لغتنامه دهخدا
مناکرت . [ م ُ ک َ / ک ِ رَ ] (از ع ، اِمص ) مناکرة. رجوع به مناکرة و مناکره شود.- مناکرت کردن ؛ مبارزه کردن . معارضه کردن . مقاومت و پایداری کردن : روزگار در تیسیرمراداو مناکرت و مناکدت می کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1تهران ص 392).
-
مناکرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مناکَرة] ‹مناکره› [قدیمی] monākerat با هم جنگیدن؛ کارزار کردن.
-
جستوجو در متن
-
مناکرت
لغتنامه دهخدا
مناکرت . [ م ُ ک َ / ک ِ رَ ] (از ع ، اِمص ) مناکرة. رجوع به مناکرة و مناکره شود.- مناکرت کردن ؛ مبارزه کردن . معارضه کردن . مقاومت و پایداری کردن : روزگار در تیسیرمراداو مناکرت و مناکدت می کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1تهران ص 392).