کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقالت
لغتنامه دهخدا
مقالت . [ م َ ل َ ] (ع اِ) گفتار. (غیاث ). مقالة. سخن . گفتار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : هرکه حجت خواهدت آری جوابش تیغ تیزحجت ار تیغ است و بس درس و مقالت چیست پس . ناصرخسرو.بانوسخنان او کهن گشت آن شهره مقالت کسائی . ناصرخسرو.مقصود از تحریر این رس...
-
مقالت
لغتنامه دهخدا
مقالت . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مَقلَتة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مقلتة شود.
-
واژههای همآوا
-
مغالط
لغتنامه دهخدا
مغالط. [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) سوفسطایی . سفسطی . ج ، مغالطین . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مغالطه شود.
-
مغالة
لغتنامه دهخدا
مغالة. [ م َ ل َ ] (ع اِ) آمیغ و دغلی و ناراستی و بدی که به حق کسی پیش دیگری گویند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خیانت و غِش ّ. (اقرب الموارد). || (مص ) دروغ بربافتن و بد گفتن به حق کسی نزد سلطان یا عام است . مَغل . (منتهی الارب ) (از نا...
-
مقالة
لغتنامه دهخدا
مقالة. [ م َ ل َ ] (ع مص ) گفتن . (تاج المصادر بیهقی ). قول . قیل . مقال . (منتهی الارب ). و رجوع به قول و مقال و مقالت شود. || (اِ) قسمتی از کتاب . (از اقرب الموارد). مبحث . (ناظم الاطباء). || گفتار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مقالت و مقال...
-
مقالة
لغتنامه دهخدا
مقالة.[ م ُ قال ْ ل َ ] (ع مص ) کم کم خرج کردن آب را از ترس تشنگی . || کم کردن بخشش و دهش را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مقالة
لغتنامه دهخدا
مقالة. [ م َ ل َ ] (ع مص ) گفتن . (تاج المصادر بیهقی ). قول . قیل . مقال . (منتهی الارب ). و رجوع به قول و مقال و مقالت شود. || (اِ) قسمتی از کتاب . (از اقرب الموارد). مبحث . (ناظم الاطباء). || گفتار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مقالت و مقال...
-
لازم آمدن
لغتنامه دهخدا
لازم آمدن . [ زِ م َ دَ ] (مص مرکب ) واجب کردن . رجوع به کلمه ٔ لازم شود : در این مقالت تشبیه لازم آید، پس خدایراجز از این و جز از چنین پندار.ناصرخسرو.
-
بابوئی
لغتنامه دهخدا
بابوئی . (ص نسبی ) منسوب به بابو، و جمع آن را بابوئیان میگویند : ... و این معنی مقالت بوجعفر بابویه قمی و همه ٔ بابوئیان است . (کتاب النقض ص 574).
-
جالینوس
لغتنامه دهخدا
جالینوس . (اِخ ) نام یکی از حکمای کرام . او طبیب هشتم است از طبیبان که هریک بیمثل زمان خود بوده اند اول ایشان اسقیلپیدس دوم غورس سوم مینوس چهارم برمانیدس پنجم افلاطون ششم اسقلیپیدس هفتم بقراط هشتم جالینوس است . وی خاتم مهر اطباء است . (آنندراج ). وی ...
-
جستار
لغتنامه دهخدا
جستار. [ ج ُ ] (اِمص ) بحث . (فرهنگ فارسی معین ). فحص . پژوهش . بحث . طلب . (یادداشت مؤلف ). || (اِ) مبحث . مطلب . (یادداشت مؤلف ) : مقالت اول ، در توحید. جستار اول ، در دور کردن چیزی از آفریدگار. (کشف المحجوب سجستانی چ کُربن ص 4).
-
زرخر
لغتنامه دهخدا
زرخر. [ زَ خ َ ] (ن مف مرکب ) بزرخریده . زرخرید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : بنام شمسی باقی کنم مقالت خودچنانکه عقل پسندد بنظم و حکمت و پندکدام شمس بود، شمس زرگر آنکه بودغلام زرخر او شمس آسمان بلند. سوزنی (یادداشت ایضاً).رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
بابویه
لغتنامه دهخدا
بابویه . [ ب ُ وَ ] (اِخ )ابوجعفر محمدبن علی بن حسین ، فرزند مهتر ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی : ... و این معنی مقالت بوجعفر بابویه قمی و همه ٔ بابوئیان است . (کتاب النقض ص 574). رجوع به ابن بابویه در همین لغت نامه شود.