کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغزار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغزار
لغتنامه دهخدا
مغزار. [ م ِ ] (ع ص ) بسیارشیر. (از اقرب الموارد): ناقة مغزار؛ ماده شتر پرشیر. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مقذعر
لغتنامه دهخدا
مقذعر. [ م ُ ذَ ع ِرر ] (ع ص ) مرد آماده ٔ دشنام و بدی را که همیشه بینی پرباد و خشمگین باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرد آماده برای شر و دشنام گویی و جنگ . مقذحر. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
نجود
لغتنامه دهخدا
نجود. [ ن َ ] (ع ص ) گردن دراز از شترمادگان و خرمادگان ، یا آن که بار نگیرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). گردن دراز از ماده شتر و ماده خر، و آنکه باردار نشود. (ناظم الاطباء). || ناقه ٔ درگذرنده و پیشی گیرنده . (از منتهی الارب )(آنندرا...