نجود. [ ن َ ] (ع ص ) گردن دراز از شترمادگان و خرمادگان ، یا آن که بار نگیرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). گردن دراز از ماده شتر و ماده خر، و آنکه باردار نشود. (ناظم الاطباء). || ناقه ٔ درگذرنده و پیشی گیرنده . (از منتهی الارب )(آنندراج ) (از المنجد). ماده شتر درگذرنده و پیشی گیرنده . (ناظم الاطباء). قیل : الناقة الماضیة، و قیل : المتقدمة. (اقرب الموارد). || ناقه ٔ بسیارشیر. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مغزار. (اقرب الموارد). || ناقه که در جای بلند خواب کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ناقه که چون با شتران بسیارشیر گردد چون دیگران بسیارشیر شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماده شتری که چون با شتران باشد هرگاه دیگران بسیارشیر شوند شیر وی نیز فراوان گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زن عاقله ٔ شگرف . (منتهی الارب ) (آنندراج ).زن عاقله ٔ نبیله . (اقرب الموارد). زن دانشمند عاقل شگرف . (ناظم الاطباء). نبیلة. عاقلة. (المنجد). ج ، نُجُد. || (اِ) خون . (المنجد). ج ، نواجید.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.