کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مضجع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مضجع
/mazja'/
معنی
خوابگاه؛ آرامگاه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مضجع
فرهنگ فارسی معین
(مَ جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خوابگاه ، جای خفتن . 2 - قبر، آرامگاه . ج . مضاجع .
-
مضجع
لغتنامه دهخدا
مضجع. [ م َ ج َ ] (ع اِ) جای بر پهلو خوابیدن و خوابگاه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). خوابگاه . (آنندراج ) (دهار)(ترجمان جرجانی ). ج ، مضاجع. (اقرب الموارد) (محیطالمحیط) : روز، مضجع و مسکن بر گل مرغزار و شب مبیت...
-
مضجع
دیکشنری عربی به فارسی
خوابگاه کشتي , اطاق کشتي , لنگرگاه , پهلوگرفتن , موقعيت , جا
-
مضجع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مضاجع] [قدیمی] mazja' خوابگاه؛ آرامگاه.
-
مضجع
واژهنامه آزاد
خوابگاه
-
جستوجو در متن
-
مضاجع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مضجع] [قدیمی] mazāje' = مضجع
-
خوابگاه کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
مضجع
-
اطاق کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
مضجع
-
پهلوگرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
مضجع
-
لنگرگاه
دیکشنری فارسی به عربی
اجرة , حوض السفن , رصيف , سد , مضجع , ميناء
-
موقعیت
دیکشنری فارسی به عربی
اکذوبة , مضجع , مناسبة , موامرة , موطي , موقع , هالة
-
مَضَاجِعِهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
خوابگاههايشان - آرامگاههايشان(مضاجع جمع مضجع به معناي رختخواب و محل استراحت است و استعاره براي آرامگاه نيز مي باشد)
-
جا
دیکشنری فارسی به عربی
اسکان , غرفة , فضاء , محطة , مضجع , مقبس , مقعد , مکان , منتجع , منزل , منصب شاغر , ناحية
-
قتلگاه
لغتنامه دهخدا
قتلگاه . [ ق َ ] (اِ مرکب ) جای کشتن حیوانات . (آنندراج ): مضجع؛ قتلگاه در جنگ . (منتهی الارب ). مکان کشته شدن : به قتلگاه وفا تا شهید او نشدم دهان تیر بخندید و تیغ آب نخورد. علی خراسانی .چون محبان دگر لب تشنه همراه حسین کاش می بودم علی در قتلگاه کرب...