کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصارعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصارعه
لغتنامه دهخدا
مصارعه . [ م ُ رَ / رِ ع َ / ع ِ ] (از ع ، اِمص ) مصارعة. مصارعت . کشتی گرفتن . (یادداشت مؤلف ) : از مصارعه ٔ حوادث جز غصه و رنج دل نزاید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 258). می دانستند با سیل در مصارعه آمدن جان بازی است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 207). و رج...
-
واژههای مشابه
-
مصارعة
لغتنامه دهخدا
مصارعة. [ م ُ رَ ع َ] (ع مص ) کشتی گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با کسی کشتی گرفتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). کشتی کردن با هم و همدیگر را بر زمین کوفتن . (آنندراج ). و رجوع به مصارعت و مصارعه و کُشتی شود.
-
مصارعة يابانية
دیکشنری عربی به فارسی
مبارزه ژاپني با استفاده از نيروي حريف براي پيروزي براو , جودو0
-
حلبت مصارعة الثيران
دیکشنری عربی به فارسی
صحنه ياميدان گاوبازي
-
جستوجو در متن
-
مبارزه ژاپنی با استفاده از نیروی حریف برای پیروزی براو
دیکشنری فارسی به عربی
مصارعة يابانية
-
جودو0
دیکشنری فارسی به عربی
مصارعة يابانية
-
صحنه یامیدان گاوبازی
دیکشنری فارسی به عربی
حلبت مصارعة الثيران
-
مصارعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. زورآزمایی، کشتی، کشتیگیری ۲. کشتی گرفتن، مصارعه
-
مصارعت
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ عَ) [ ع . مصارعة ] (مص ل .) با هم کُشتی گرفتن .
-
پانکراس
لغتنامه دهخدا
پانکراس . (اِ) در یونان قدیم نوعی از مصارعه شامل کشتی و پوژیلا .
-
مراوغت
لغتنامه دهخدا
مراوغت . [ م ُ وَ/ وِ غ َ ] (از ع اِمص ) مخادعه . مراوغة. رجوع به مراوغة شود. || با هم زورآزمائی کردن . با هم درآویختن و کشتی گرفتن . مصارعة. رجوع به مراوغة شود : رای بر آن قرار گرفت که اوساط حشم و آحادجمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در...
-
مراوغة
لغتنامه دهخدا
مراوغة. [ م ُوَ غ َ ] (ع مص ) با کسانی دستان آوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). فریب دادن کسی را در کاری . (از منتهی الارب ). مخادعة. (زوزنی ) (متن اللغة) (اقرب الموارد). || کشتی گرفتن با کسی . (تاج المصادر بیهقی ). با همدیگر کشتی گرفتن . (از منت...
-
کشتی گرفتن
لغتنامه دهخدا
کشتی گرفتن . [ ک ُ گ ِ رِ ت َ ](مص مرکب ) بهم آویختن و پیکار کردن تا یکی دیگر را بر زمین زند. زورآزمایی کردن . مرد و مرد کردن . (از یادداشت مؤلف ). مراوغة. (تاج المصادر بیهقی ). تصارع .مصارعة. محادله . اعتفاس . تعافس . (منتهی الارب ). بند گرفتن . کس...