کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاهده های هم خطی مؤثر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
observational adequacy
کفایت مشاهدهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] سطحی از کفایت در توصیف دستوری که بتوان با آن جملات خوشساخت تولید کرد
-
observed gravity
گرانی مشاهدهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گرانی حاصل از اندازهگیریهای مطلق یا نسبی
-
observer-expectancy effect
اثر انتظاری مشاهدهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] دستکاری ناخودآگاه دادهها و اطلاعات با هدف رسیدن به نتیجۀ موردنظر
-
inter-observer reliability
پایایی بین مشاهدهگران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] درجۀ توافق میان دو یا چند ارزیاب که از اطلاعات یکسان از واحدهای تحلیل یکسان استفاده میکنند متـ . پایایی بین ارزیابان inter-rater reliability
-
intra-observer reliability
پایایی یک مشاهدهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] درجۀ توانایی یک ارزیاب یا سامانۀ اندازهگیری در خواندن نتیجههای یکسان از یک آزمایش متـ . پایایی یک ارزیاب intra-rater reliability
-
observer bias
سوگیری مشاهدهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تفاوتی نظاممند که به علت بیثباتی مشاهدهگر میان مقدار واقعی و مقدار مشاهدهشده ایجاد میشود
-
observable operator
عملگر مشاهدهپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری هرمیتی که وقتی در فضای هیلبرت به بُردار حالت سامانهای فیزیکی اثر کند، مقدار کمیت اندازهپذیر متناظر به آن عملگر را به دست میدهد
-
مشاهده قوه ادراک
دیکشنری فارسی به عربی
فحم
-
غیر قابل مشاهده
دیکشنری فارسی به عربی
لايدرک
-
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
دیکشنری فارسی به عربی
ناظور
-
جستوجو در متن
-
سنتز
فرهنگ فارسی معین
(سَ تِ) [ فر. ] (اِمص .) 1 - ترکیب عنصرها یا جسم های ساده با یکدیگر. 2 - آن چه از تقابل مؤثر آنتی تز بر تز حاصل می شود، هم نهاد، هم نهاده (شیمی ).
-
خطی
لغتنامه دهخدا
خطی . [ خ َطْ طی ] (ص نسبی ) منسوب بخط . (ناظم الاطباء). دست نویس . مقابل چاپی . || (اِ) نیزه و سنانی است منسوب به «خط» و خط لنگرگاهی بوده است به بحرین که نیزه ٔ خوب می ساخته و می فروخته اند و از این حیث معروف بوده است : بدست اندرش برق و زیرش براق که...
-
کاریزماتیک
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (ص .) شخصیت و جذابیت یک فرد که می تواند در مردم نفوذ کند و آنان را به شور و فداکاری وادار سازد. این مشخصه ابتدا در برخی فرقه های مسیحیت مشاهده شد و بعدها در ادیان دیگر هم به چشم خورد.
-
آزرد
لغتنامه دهخدا
آزرد. [ زَ ] (مص مرخم ، اِمص ) آزردگی . در شاهنامه های چاپی بیت ذیل دیده میشود : منوچهر از این کار پردردشدزمهراب و دستان پرآزرد شد.(درجای دیگر این کلمه را ندیده ام و بیت را هم در شاهنامه ٔ خطی و نسبةً معتمدی که در حدود 850 هَ . ق . نوشته شده نیافتم و...
-
خط کوفی
واژهنامه آزاد
خط کوفی نخستین خطی است که با آن قرآن را کتاب کرده اند، این خط در حدود یک قرن پیش از بعثت پیامبر وجود داشته است ولی پس از بعثت و نزول قرآن به تدریج این خط جایگاه بیشتری را پیدا کرد ، و در سرزمین های هم جوار و حتی قاره های دیگر رشد کرده است، همانطور که...