کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاجرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشاجرة
معنی
ستيزه , مجادله
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشاجرة
لغتنامه دهخدا
مشاجرة. [ م ُ ج َ رَ ] (ع مص ) چریدن اشتر درخت را از نایافت گیاه . (تاج المصادر بیهقی ): شاجر المال مشاجرة؛ درخت چرانیدن شتر را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از محیط المحیط). || منازعت کردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از محیط المحیط) (ناظم ا...
-
مشاجرة
دیکشنری عربی به فارسی
ستيزه , مجادله
-
واژههای مشابه
-
مشاجره
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاف، بگومگو، جدال، جدل، جنگ، دعوا، ستیز، ستیزه، ستیزگری، کشمکش، نزاع ۲. ستیزیدن، نزاع کردن ≠ مصالحه
-
مشاجره
فرهنگ فارسی معین
(مُ جِ رَ یا رِ) [ ع .مشاجرة ] (مص ل .) 1 - با هم نزاع کردن . 2 - گفتگوی همراه با پرخاش و ستیز.
-
مشاجره
لغتنامه دهخدا
مشاجره . [ م ُ ج َ رَ ] (از ع ، اِمص ) منازعه و مناقشه . (ناظم الاطباء). مخاصمه . نزاع . اختلاف . ستیزه . مشاجرت : و آن ایراد قصه ٔ بود که چه رفته است و چه بوده است و خاص بود به مشاجره و منافره . (اساس الاقتباس ص 580).
-
مشاجره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مشاجَرَة] mošājere باهم نزاع کردن؛ با یکدیگر خصومت ورزیدن.
-
مشاجره
دیکشنری فارسی به عربی
التماس , شجار , مسابقة , نزاع
-
مشاجره کردن
واژگان مترادف و متضاد
دعوا کردن، نزاع کردن، جر کردن، جدال کردن، ستیزیدن ≠ سازش کردن، مصالحه کردن
-
مشاجره کردن
دیکشنری فارسی به عربی
جادل
-
مشاجره و منازعه
فرهنگ گنجواژه
درگیری.
-
واژههای همآوا
-
مشاجرت
لغتنامه دهخدا
مشاجرت . [ م ُ ج َ / ج ِ رَ ] (از ع ، اِمص )مشاجرة و مشاجره . رجوع به مشاجره و مدخل بعد شود.
-
جستوجو در متن
-
boobish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشاجره