مشاجرة. [ م ُ ج َ رَ ] (ع مص ) چریدن اشتر درخت را از نایافت گیاه . (تاج المصادر بیهقی ): شاجر المال مشاجرة؛ درخت چرانیدن شتر را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از محیط المحیط). || منازعت کردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از محیط المحیط) (ناظم الاطباء). با کسی خلاف کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). اختلاف . تشاجر. منازعه . مخاصمه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مدخل بعد شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.