کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسعور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مسعور
معنی
بي عقل , اتشي , عصباني , از کوره در رفته , اشفته
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسعور
لغتنامه دهخدا
مسعور. [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از سَعْر. رجوع به سعر شود. || آزمند طعام یا آن که پرشکم بود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دیوانه . مجنون . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گرمی زده و تشنه . (از منتهی الارب ). کسی که دچار باد سموم شده ...
-
مسعور
دیکشنری عربی به فارسی
بي عقل , اتشي , عصباني , از کوره در رفته , اشفته
-
واژههای همآوا
-
مساور
لغتنامه دهخدا
مساور. [ م َ وِ ] (ع اِ) ج ِ مِسوَر و مسورة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به مسور و مسورة شود.
-
مساور
لغتنامه دهخدا
مساور. [م ُ وِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مساورة. همدوش : همه شب در هواجس آن محنت و وساوس آن وحشت مسامر نجوم و مساور رجوم بودم . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 96).
-
جستوجو در متن
-
از کوره در رفته
دیکشنری فارسی به عربی
مسعور
-
بی عقل
دیکشنری فارسی به عربی
مجنون , مسعور
-
اتشی
دیکشنری فارسی به عربی
عنيف , مسعور
-
اشفته
دیکشنری فارسی به عربی
انزعاج , مسعور , مشعث , ملخبط , هائج
-
عصبانی
دیکشنری فارسی به عربی
عصبي , عنيف , غاضب , مجنون , مسعور , معتوه
-
مسعورة
لغتنامه دهخدا
مسعورة. [ م َ رَ ] (ع ص ) تأنیث مسعور: ناقة مسعورة؛ شتر ماده ٔ دیوانه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به مسعور شود.
-
پرشکم
لغتنامه دهخدا
پرشکم . [ پ ُ ش ِ ک َ ] (ص مرکب ) کلان شکم . بزرگ شکم : کعر؛ کودک پرشکم . اکعر؛ پرشکم فربه . (منتهی الارب ).- پرشکم گردیدن ؛ کلان شکم گردیدن . بزرگ شکم گردیدن : کعرالصبی ؛ پرشکم گردید [ کودک ] از بسیارخواری . کشاء. تکشوّء. مسعور. (منتهی الارب ): کشی...