کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسانهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسانهت
لغتنامه دهخدا
مسانهت . [ م ُ ن َ هََ ] (ع مص ) معامله به نسبت و یک سال در میان کار کردن . رجوع به مسانهة شود.
-
واژههای همآوا
-
مسانحة
لغتنامه دهخدا
مسانحة. [ م ُ ن َ ح َ ] (ع مص )از جانب چپ صیاد درآمدن صید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). سِناح . سُنوح . و رجوع به سناح و سنوح شود.
-
مسانهة
لغتنامه دهخدا
مسانهة. [م ُ ن َ هََ ] (ع مص ) سالاسال دادن کسی را چیزی و سالانه کردن بر کاری . (منتهی الارب ). معامله کردن با کسی به سال . (اقرب الموارد). مساناة. و رجوع به مساناة شود. || چیزی به سال فادادن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || یک سال بعد از ...