کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محفظۀ محور سکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
rudder trunk, rudder case, rudder well, rudder tube
محفظۀ محور سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محفظهای مربع یا استوانهای در پیرامون سر محور سکان که از ورود آب به داخل شناور جلوگیری میکند
-
واژههای مشابه
-
case 3
محفظه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] جعبهای که اجزای اصلی سختافزاری رایانه براساس طرحی خاص در آن جای داده شود متـ . کازه
-
محفظه
واژگان مترادف و متضاد
جلد، صندوقچه، صندوق، قاب، لفافه
-
محفظه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: محفظَة] mahfaze آنچه در آن چیزی را حفظ کنند؛ وسیلهای که برای نگهداری اشیا از همه طرف محدود شده.
-
محفظه
فرهنگ فارسی معین
(مَ فَ ظِ) [ ع . محفظة ] (اِ.) 1 - آنچه که در آن چیزی را نگهداری کنند. 2 - کیف دستی .
-
محفظه
لغتنامه دهخدا
محفظه . [ م َ ف َ ظَ] (ع اِ) جای حفظ کردن و نگاه داشتن . (ناظم الاطباء). آنچه اشیاء را در آن نگاهدارند. جائی که چیزی در آن حفظ کنند. جای نگاهداری . (یادداشت مرحوم دهخدا).- محفظه ٔ ادراک ؛ جائی که در آن چیزی دریافت می گردد و در خاطرمی ماند. (ناظم الا...
-
محفظة
دیکشنری عربی به فارسی
کيسه , جيب , کيسه پول , کيف پول , پول , دارايي , وجوهات خزانه , غنچه کردن , جمع کردن , پول دزديدن , جيب بري کردن , کيف جيبي
-
exhaust chamber, expansion chamber
محفظۀ دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] در موتورهای دوزمانه، محفظهای در مسیر خروجی دود که با حفظ پسفشار عملکرد موتور را بهبود میبخشد
-
nacelle
محفظۀ موتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محفظهای که موتور هواگَرد در آن قرار میگیرد
-
proof cabinet
محفظۀ ورآمدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] محفظهای که دما و رطوبت در آن برای ورآمدن خمیر فراوردههای نانوایی مهار میشود
-
combustion chamber 1, blast chamber
محفظۀ احتراق 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] اتاقکی در موتور سوخت مایع موشک یا کوبجت یا توربین گازی که در آن احتراق تحت فشار زیاد رخ میدهد متـ . محفظۀ احتراق موشک rocket chamber
-
combustion chamber 2, combustion space, explosion chamber, firing chamber
محفظۀ احتراق 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فضایی بین سرسیلندر و دیوارۀ داخلی سیلندر و تاج پیستون در نقطۀ مرگ بالا که احتراق در آن صورت میگیرد
-
piston-crown combustion chamber
محفظۀ احتراق تاجپیستونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محفظۀ احتراقی که در تاج پیستون موتورهایی شکل میگیرد که سرسیلندر آنها تخت باشد
-
squish combustion chamber
محفظۀ احتراق دورتخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محفظۀ احتراقی که پیرامون آن تخت و قسمت میانی آن کاو است و باعث بهبود احتراق میشود