کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محادثت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
محادثت
/mohādesat/
معنی
سخن گفتن با هم؛ گفتگو.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
محادثت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: محادثة] mohādesat سخن گفتن با هم؛ گفتگو.
-
واژههای همآوا
-
محادثة
لغتنامه دهخدا
محادثة. [ م ُ دَ ث َ ] (ع مص ) با هم سخن گفتن . (منتهی الارب ). با یکدیگر حدیث کردن . تحادث . (یادداشت مؤلف ). گفتگو و مکالمه . (ناظم الاطباء). با کس حدیث کردن . (تاج المصادر بیهقی ).حکایت و قصه و نقل و داستان آوردن . (ناظم الاطباء). || صیقل کردن شم...
-
جستوجو در متن
-
عل
لغتنامه دهخدا
عل . [ ع َل ل ] (ع ص ، اِ) کنه ٔ لاغر. || کنه ٔ فربه . از اضداد است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مرد کلان سال و حقیر و نزار. (منتهی الارب ). || ریزه اندام از هر چیزی . || تکه ٔ بزرگ جثه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مرد که صحبت زنان ، و ...
-
هبنقع
لغتنامه دهخدا
هبنقع. [ هََ ب َ ق َ ] (ع ص ) متکبر احمق که حکایات زنان را دوست دارد. (ناظم الاطباء). بزرگ منش گول و دوست دارنده ٔ محادثت زنان را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || احمقی که حماقتش در کارها و در نشستن معروف باشد. مذکر و مو...
-
منتهز
لغتنامه دهخدا
منتهز. [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) فرصت یابنده و غنیمت شمارکننده یعنی غنیمت داننده و به جنبش دارنده . (غیاث ). فرصت یابنده . (آنندراج ). فرصت یابنده و غنیمت شمرنده . آنکه چیزی را غنیمت می شمرد و پی فرصت می گردد و منتظر و نگران . (ناظم الاطباء). رجوع به ان...