کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجسم شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مجسم شدن
مترادف و متضاد
بهتصویر آمدن (درذهن)، حاضر شدن(درنظروخیال)، مصور شدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجسم شدن
واژگان مترادف و متضاد
بهتصویر آمدن (درذهن)، حاضر شدن(درنظروخیال)، مصور شدن
-
مجسم شدن
لغتنامه دهخدا
مجسم شدن . [ م ُ ج َس ْ س َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) جسمیت یافتن . به صورت جسم درآمدن . || آشکار شدن . نمایان شدن . پدیدار شدن .
-
واژههای مشابه
-
مجسم ساختن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجسم بخشیدن، متصور کردن ۲. جسمیت دادن
-
مجسم کردن
واژگان مترادف و متضاد
درنظر آوردن، تجسم بخشیدن، درذهن مصور کردن
-
روح مجسم
لغتنامه دهخدا
روح مجسم . [ ح ِ م ُ ج َس ْ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از انبیا و اولیا. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). || کنایه از معشوق و هرچیز زیبا و خوب . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ).
-
مجسم کردن
لغتنامه دهخدا
مجسم کردن . [ م ُ ج َس ْ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جسمیت دادن . به صورت جسم درآوردن . || مصور کردن . صورت دادن در ذهن به امری خیالی یا غایب و دور.
-
مجسم شده
لغتنامه دهخدا
مجسم شده . [ م ُ ج َس ْ س َ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) جسمیت یافته . به صورت جسم درآمده : مستنصر باﷲ که از فضل خدای است موجود و مجسم شده در عالم فانیش .ناصرخسرو.
-
اعداد مجسم
لغتنامه دهخدا
اعداد مجسم . [ اَ دِ م ُ ج َس ْ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عددهای مجسم . این آن عددهاست که بحاصل آیند از عددی چند بار عدد کرده و آنچه گرد آید چند بار عدد سوم کرده ، اگر این سه عدد راست باشند آنچه گرد آیداز ایشان مکعب نام کنند و یکی از این عددها کع...
-
مجسم ثماني
دیکشنری عربی به فارسی
جسم هشت سطحي
-
مجسم کننده
دیکشنری فارسی به عربی
جميل
-
مجسم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
جسد , صور , صورة
-
مجسم ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
صورة
-
مجسّم شد
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتَسَم
-
درذهن مجسم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تصور