کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجائع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجائع
لغتنامه دهخدا
مجائع. [ م َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ مَجاعَة و مَجوَعَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) .
-
جستوجو در متن
-
مجوعة
لغتنامه دهخدا
مجوعة. [ م َج ْ وَ ع َ ] (ع ص ) عام مجوعة؛ سال قحط و سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سال قحط و سال سخت . ج ، مجائع. (ناظم الاطباء). سال گرسنگی . ج ، مجاوع . (از اقرب الموارد).
-
مجاعة
لغتنامه دهخدا
مجاعة. [ م َ ع َ ] (ع مص ) گرسنه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). گرسنه گردیدن . جوع . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تشنه گردیدن . || مشتاق شدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) گرسنگی . (دهار) (یادداشت به خط مر...