کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متیح
لغتنامه دهخدا
متیح . [ م ِ ی َ ] (ع ص ) آن که پیش آید به کاری که نباید، یا آن که خود را در بلا افکند. (ازمنتهی الارب ) (آنندراج ). تیاح . (از اقرب الموارد)). کسی که پیش آید وی را کاری که نباید و قصد آن نکرده باشد و کسی که خود را در بلا افکند. (ناظم الاطباء). ورجوع...
-
متیح
لغتنامه دهخدا
متیح . [ م ُ ی َ ] (ع ص ) تقدیر شده و تعیین شده و اندازه شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به متاح شود.
-
واژههای همآوا
-
مطیه
فرهنگ فارسی معین
(مَ یِّ) [ ع . مطیة ] (اِ.) حیوان سواری چون اسب و استر و اشتر.
-
متیه
لغتنامه دهخدا
متیه . [ م َ ی َه ْ ] (ع ص ) زمینی که مردم در آن گم شوند. (ناظم الاطباء). متیهة. (از محیطالمحیط) (از منتهی الارب ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
مطیح
لغتنامه دهخدا
مطیح . [ م ُ طَی ْ ی َ ] (ع ص ) تباه و هیچکاره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فاسد. (اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
مطیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مطیَّة، جمع: مطایا] [قدیمی] matiyye هر چهارپایی که بر آن سوار شوند.
-
جستوجو در متن
-
تیاح
لغتنامه دهخدا
تیاح . [ ت َی ْ یا ] (ع ص ) آنکه پیش آید بکاری که نبایدیا آنکه خود را در بلا افکند. مِتیَح . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اسپی که از نشاط خمان و چمان رود. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به متیح و تیحان شود...