کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متماحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متماحل
لغتنامه دهخدا
متماحل . [ م ُ ت َ ح ِ] (ع ص ) دراز مضطرب خلقت از شتر و مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و در الاساس : رجل متماحل ؛ فاحش الطول . (از اقرب الموارد). || خانه ٔ دور از خانه ها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد...
-
جستوجو در متن
-
متماحلة
لغتنامه دهخدا
متماحلة. [ م ُ ت َ ح ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث متماحل . خانه های دور از خانه ها. یقال دارُ متماحلة؛ ای متباعده . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ قبل شود. || فلاة متماحلة؛ دشت بی کران . بیابان بعید الاطراف . (از اقرب الموارد). رجوع به متماحل شود.
-
دراز
لغتنامه دهخدا
دراز. [ دَ / دِ ] (ص ) طویل . مقابل کوتاه . طولانی . نقیض کوتاه . (برهان ). مستطیل . مستطیله . طویله . مقابل قصیر. طویل و آن یا طولی است عمودی ، چنانکه از بالائی بدان بینند، چون : گیسوانی ،دستی ، ریشی دراز یا مقابل پست و آن طولی باشد عمودی ، چون از ز...