کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متعلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متعلم
/mota'allem/
معنی
کسی که علم و هنری را از دیگری فرامیگیرد؛ دانشآموز.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آموزنده، دانشآموز، تلمیذ، دانشجو، شاگرد، طلبه، متلمذ ≠ معلم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متعلم
واژگان مترادف و متضاد
آموزنده، دانشآموز، تلمیذ، دانشجو، شاگرد، طلبه، متلمذ ≠ معلم
-
متعلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] mota'allem کسی که علم و هنری را از دیگری فرامیگیرد؛ دانشآموز.
-
متعلم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ عَ لِّ) [ ع . ] (اِفا.) طالب علم ، آموزنده .
-
متعلم
لغتنامه دهخدا
متعلم . [ م ُ ت َ ع َل ْ ل ِ ] (ع ص ) تعلیم گیرنده ، یعنی تلمیذ و شاگرد. (غیاث ) (آنندراج ). آموخته شده و پند داده شده و آموزنده و طالب علم . (ناظم الاطباء). آموزنده . یادگیرنده . تعلیم گیرنده : و چون عزیمت در اینکار پیوست آنچه ممکن شد برای تفهیم متع...
-
متعلم
دیکشنری عربی به فارسی
يادگيرنده
-
متعلم
دیکشنری عربی به فارسی
تحصيل کرده , فرهيخته
-
واژههای همآوا
-
متالم
واژگان مترادف و متضاد
۱. المناک، دردمند ۲. اندوهگین، دلخور، دلگیر، متاثر ≠ مشعوف
-
متالم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَٲَلّم] mote(a)'allem ویژگی کسی که از حادثه و پیشامدی افسرده و دردمند باشد؛ دردمند؛ دردناک.
-
متألم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ءَ لِّ) [ ع . ] (اِفا.) اندوهناک ، دردمند.
-
جستوجو در متن
-
یادگیرنده
دیکشنری فارسی به عربی
متعلم
-
فرهیخته
دیکشنری فارسی به عربی
متعلم
-
تحصیل کرده
دیکشنری فارسی به عربی
متعلم , مثقف
-
سبق خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] sabaqxān کسی که نزد استاد درس میخواند؛ متعلم؛ شاگرد.