کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متظلم شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متظلم شدن
معنی
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) درخواست رفع ظلم و ستم نمودن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متظلم شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) درخواست رفع ظلم و ستم نمودن .
-
جستوجو در متن
-
عارض شدن
لغتنامه دهخدا
عارض شدن . [ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شکایت کردن . متظلم شدن . دادخواهی کردن . قصه به قاضی برداشتن . رفع دعوی کردن به حاکم . || روی دادن . رخ دادن . پدید شدن .
-
عارض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] 'ārez ۱. عرضکننده؛ عریضهدهنده؛ شاکی.۲. (اسم) رویداد؛ پیشامد؛ حادثه.۳. (صفت) (فلسفه) ویژگی آنچه پیدا میشود و میگذرد و ثابت نیست.۴. (اسم) [قدیمی] فرماندهِ لشکر.۵. (اسم) [قدیمی] رخسار؛ چهره؛ روی.〈 عارض شدن: (مصدر لازم)۱. ر...
-
کاغذین جامه
لغتنامه دهخدا
کاغذین جامه . [ غ َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از عجز و بیچارگی باشد. (برهان ) (انجمن آرا). درماندگی . (ناظم الاطباء). || تظلم . (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). کاغذی جامه . جامه ٔ کاغذی . کاغذین جامه ای بوده از کاغذ که متظلم میپوشید و نزد حاک...
-
دادخواه
لغتنامه دهخدا
دادخواه . [ خوا / خا ] (نف مرکب ) طالب عدل . خواهنده ٔ داد. (آنندراج ). طرفدار داد. حامی و مایل و دوستدار داد : که هم دادده بود و هم دادخواه کلاه کیی برکشیده بماه . فردوسی .یکی آنکه بر کشتن بیگناه توباشی در این داوری دادخواه . نظامی . || خداوند که دا...