کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
methane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متان
-
methanes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متان
-
sulfonethylmethane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سولفونیتی متان
-
sulfonmethane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سولفون متان
-
dimethylmethane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دی متیل متان
-
sulphonethylmethane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سولفون الکترو متان
-
archaebacteria
کهنباکتریها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] گروهی از باکتریهای متانزا یا نمکدوست که از ابتداییترین اشکال زندگی میکربی هستند
-
Titan
تیتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بزرگترین قمر زحل به قطر5150 کیلومترکه جوّ غلیظی از نیروژن و متان دارد
-
compressed natural gas, CNG
گاز طبیعی فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گاز طبیعی که بهطور عمده از متان تشکیل شده است و تا فشار 2400 پوند بر مایع فشرده میشود و در ظروف تحت فشارِ زیاد نگهداری میشود متـ . گاز فشرده
-
hydrogen attack
حملۀ هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل متان یا گازهای حاصل از واکنش هیدروژن با اکسیدها یا کاربیدهای احیاشدۀ داخل آلیاژ در دمای بالا که به ساختار آلیاژ آسیب میرساند
-
liquefied natural gas, LNG
گاز طبیعی مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی گاز طبیعی شامل متان که با توجه به دمای بحرانی 73 درجۀ سلسیوس میتوان آن را در دمای پایین سرد کرد و به حالت مایع درآورد متـ . گاز مایع
-
اجاق
فرهنگ فارسی معین
(اُ) [ تر. ] ( اِ.) 1 - دیگدان ، آتشدان . 2 - دودمان ، خاندان . 3 - صاحب کرامات و کشف . ؛ ~گاز نوعی اجاق که سوخت آن گاز متان است . ؛ ~برقی نوعی اجاق که با نیروی برق گرما تولید می کند و مثل اجاق گاز برای پختن غذا و جز آن به کار می آید.
-
کلروفرم
فرهنگ فارسی معین
(کُ لُ رُ فُ) [ فر. ] (اِ.) مایعی است بی رنگ و بیهوش کننده به فرمول 3 CHCl که از اثر استخلاف سه اتم ئیدروژن متان به وسیلة سه اتم کلر بدست می آید. این ماده در پزشکی به عنوان داروی بیهوشی مصرف می شود.
-
کلروفرم
لغتنامه دهخدا
کلروفرم . [ کْل ُ / ک ُ ل ُ رُ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) در اصطلاح علم شیمی و پزشکی ، مایعی است بی رنگ و بیهوش کننده به فرمول CHCI3 که از اثر استخلاف سه اتم ئیدروژن متان به وسیله ٔ سه اتم کلر بدست می آید. این ماده در پزشکی به عنوان داروی بیهوشی مصرف می شو...
-
صرخد
لغتنامه دهخدا
صرخد. [ ص َ خ َ ] (اِخ ) شهری چسبیده به بلاد حوران از اعمال دمشق و آن قلعه ای است حصین و ولایتی نیکو و وسیع. شراب منسوب به آن معروف است . شاعر گفته است :و لذّ کطعم الصرخدی ترکته بارض العدی من خشیة الحدثان . (معجم البلدان ).شهری است بشام و شراب را بوی...