کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لینون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لینون
لغتنامه دهخدا
لینون . [ ل َی ْ ی ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لین . (منتهی الارب ). رجوع به لیّن شود.
-
جستوجو در متن
-
لین
لغتنامه دهخدا
لین . [ ل َ ] (ع ص ) نرم . لَیِّن . (یا لین مخففةً خاص است در مدح ). ج ، لینون ، اَلیناء. مقابل غلیظ و درشت . لَدن .- هین لین (و یشدد) ؛ چیزی اندک و نرم و سست و فروهشته . ج ، اَلیناء. (منتهی الارب ).
-
لین
لغتنامه دهخدا
لین . [ ل َی ْ ی ِ ] (ع ص ) نرم . لَین . ج ، لینون ، اَلیناء. (منتهی الارب ). سهل . لینة. لدن . قُلا. مقابل خشن ، چنانکه لدن مقابل صلب است . و رجوع به صلب شود.- قول ٌ لین ؛ گفتاری نرم .- لین الجانب ؛ سست کمان .- لین العریکة ؛ نرم خوی . لدن الخلیقة....
-
تضمین مزدوج
لغتنامه دهخدا
تضمین مزدوج . [ ت َ ن ِ م ُ دَ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) این صنعت چنان بود که دبیر یا شاعر بعد از آن که حدود اسجاع و قوافی نگاه داشته باشد و شرایط آن بجای آورده ، در اثنای ابیات دو لفظ مزدوج یا بیشتر بکار بندد. مثال از قرآن : و جئتک من سَبَاء بنَب...