کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوفا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوفا
لغتنامه دهخدا
لوفا. (اِ) خیری . عَلقم . حَنظل . قثاءالحمار. قنطوریون . داروئی است که آن را قنطوریون خوانند. خوردن آن زنان را بچه ٔ مرده از شکم برآرد و بعضی گویند نوعی از حی العالم است . (برهان ). به عبرانی حی العالم است ونزد بعضی قنطوریون صغیر است . (تحفه ٔ حکیم م...
-
جستوجو در متن
-
luffa
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوفا
-
loofa
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوفا
-
Luffa cylindrica
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیلندرکا لوفا
-
Luffa acutangula
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیاه لوفا
-
لوفی
لغتنامه دهخدا
لوفی . [ فا ] (ع اِ) گیاهی است شبیه به گیاه حی العالم یا نوعی از آن . محرب است جهت اسهال کهنه . (منتهی الارب ). و رجوع به لوفا شود.
-
جبال
لغتنامه دهخدا
جبال . [ ج ِ ] (اِخ ) بنا به آنچه در قاموس کتاب مقدس آمده بر دو موضع اطلاق شود:1 - موضع غیر معروف در فلسطین . (مزامیر 83:7). 2 - شهرهایی که مجاور اورشلیم و در طرف جنوب آن واقعند. (لوفا 1:39) (از قاموس کتاب مقدس ).
-
حنظل
لغتنامه دهخدا
حنظل . [ ح َ ظَ ] (ع اِ) ثمر گیاهی است بقدر خربوزه ٔ خرد در نهایت تلخی که آنرا خربوزه ٔ ابوجهل گویند و آنچه بر درخت منحصر بیکی باشد از جمله ٔ سموم قتاله است ، بدان جهت که تمامی قوه ٔ سمیه درخت در آن مجتمع میشود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم...
-
خائیدن
لغتنامه دهخدا
خائیدن . [ دَ ] (مص ) بدندان نرم کردن و جاویدن و جویدن . (برهان ) (نظام ).اِدغام ؛ خائیدن اسب لگام را. اضزاز. تَلویث ؛ انگشت خائیدن کودک . خَضد؛ خائیدن و بریدن چیزی تر را چون خیار و گزر و مانند آن . خَضم ؛ خائیدن به اقصای دندانها. جَدثَة؛ خائیدن گوشت...