کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قشلاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قشلاق
/qešlāq/
معنی
سرزمین گرمی که مردم چادرنشین زمستانها در آنجا به سر میبرند؛ گرمسیر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
زمستانه، قشلاغ، گرمسیر ≠ ییلاق
فعل
بن گذشته: قشلاق کرد
بن حال: قشلاق کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قشلاق
واژگان مترادف و متضاد
زمستانه، قشلاغ، گرمسیر ≠ ییلاق
-
قشلاق
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ تر. ] (اِ.) گرمسیر، محل گرم که در زمستان به آنجا کوچ کنند.
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ تنکابن در مازندران . عده ٔ قری 34، مساحت 2 فرسخ ، مرکز گیل کلا، حد شمالی دریا، شرقی کران ، جنوبی بیرون بشم و غربی لنگا.جمعیت تقریبی آن 2187 تن می باشد.
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان «کنار رودخانه ٔ» شهرستان گلپایگان است . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 79 تن می باشد. این ده در 6 هزارگزی شمال گلپایگان و 2 هزارگزی خاور شوسه ٔ گلپایگان به خمین واقع است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری پاوه ، کنار راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 205 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 32 هزارگزی شمال باختری قره آغاج و در مسیر شوسه ٔ مراغه به میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 52 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلا...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان واقع در 37 هزارگزی شمال باختر همدان و یکهزارگزی جنوب شوسه ٔ همدان به سنندج . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری است . سکنه ٔ آن 593 تن است . آب آن از چشمه و چاه و محصول آن غ...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خدابنده لو از بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان واقع در 11 هزارگزی شمال باختری صحنه و 4 هزارگزی باختر راه مالرو صحنه به سنقر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 382 تن است . آب آن از رودخانه ...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قنقری بالا (علیا) از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده . واقع در 78 هزارگزی باختر سوریان و 14 هزارگزی شوسه ٔ شیراز به اصفهان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 625 تن است . آب آن از قنات و رو...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز واقع در 68000 گزی جنوب خاوری زرقان و 3000 گزی راه فرعی بند امیر به سلطان آباد کربال . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 141 تن است . آب آن از رود کر و م...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات بخش رامیان شهرستان گرگان واقع در 42000 گزی جنوب خاوری رامیان و 4000 گزی باختر شوسه ٔ گرگان به شاهرود است . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریائی است . سکنه ٔ آن 660 تن . آب آنجا از چشمه س...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرم خان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورددر 15 هزارگزی شمال خاوری بجنورد و 7 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ عمومی بجنورد به شقان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 205 تن است . آب آن از رودخانه و محصول آن غ...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد در 6 هزارگزی شمال باختری بجنورد و سر راه مالرو عمومی بجنورد به مانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 251 تن است . آب آن از چشمه . محصولاتش غلات ، بنشن و ...
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 28500 گزی جنوب ورزقان و 8500 گزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 432 تن است . آب آن از رودخانه ٔ سهند و چشمه و محصول آن غلات و حبوب...