قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قنقری بالا (علیا) از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده . واقع در 78 هزارگزی باختر سوریان و 14 هزارگزی شوسه ٔ شیراز به اصفهان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 625 تن است . آب آن از قنات و رود قشلاق و محصولاتش غلات ، حبوبات ، چغندر، انگور و میوه ، شغل اهالی زراعت و گله داری و باغبانی و صنایع دستی زنان قالی بافی است . دبستان و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.