کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قزمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قزمان
لغتنامه دهخدا
قزمان . [ ق ُ ] (اِخ ) ابن حارث . از منافقان است . پیغمبر (ص ) در حق وی فرمود: ان اﷲ لیؤید هذا الدین بالرجل الفاجر. (منتهی الارب ).
-
قزمان
لغتنامه دهخدا
قزمان . [ ق ُ ] (اِخ ) نام جائی است . و عمرانی گوید قزمان به فتح قاف نام جای دیگری است . (معجم البلدان ).
-
واژههای مشابه
-
ابن قزمان
لغتنامه دهخدا
ابن قزمان . [ اِ ن ُ ق ُ ] (اِخ ) ابوبکرمحمد وزیربن عبدالملک بن قزمان ، یا ابوبکربن عیسی بن عبدالملک بن قزمان مغربی قرطبی . در جوانی بخدمت متوکل آخرین فرمانروا از بنی افطس در بطلیوس پیوست و سفرهای چند در اندلس کرد و شهر اشبیلیه و غرناطه را بدید و در ...
-
جستوجو در متن
-
ابوبکر
لغتنامه دهخدا
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) رجوع به ابن قزمان ... شود.
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ابی طلحة. او درجنگ احد لواء مشرکین در دست داشت و بدست قزمان کشته شد. رجوع به کتاب امتاع الاسماع مقریزی ص 126 شود.
-
قزم
لغتنامه دهخدا
قزم . [ ق َ زَ ] (ع ص ، اِ) مردم فرومایه . (منتهی الارب ). مردم رذل . (اقرب الموارد). واحد و جمع و مذکر و مؤنث در آن یکسان است و گاهی مثنی و مجموع و مؤنث هم آید. گویند: رجل قزم و رجلان قزمان و امراءة قزمة، و رجال اقزام و قَزامی ̍ و قُزُم . (اقرب ال...
-
زجل
لغتنامه دهخدا
زجل . [ زَ ج َ ] (ع اِ) بازی . (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (از متن اللغة). بازی و لعب . (ناظم الاطباء). || آواز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). صوت و آواز. (ناظم الاطباء). || غوغا. (ترجمه ٔ قاموس ): موکب زجل ؛ موکبی که با سر و صدا و غوغا همراه...
-
احد
لغتنامه دهخدا
احد. [ اُ ح ُ ] (اِخ ) (غزوه ٔ...) مؤلف روضةالصفا آورده است : از جمله ٔ معظمات وقایع سنه ٔثلث هجریه غزاء اُحد است . تفصیل این اجمال آنکه مشرکان بعد از انهزام معرکه ٔ بدر به مکه آمده ، مال کاروان خویش را که ابوسفیان آورده بود در دارالندوة بنا بر رغبت...