کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرچ قرچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قرچ قرچ
/qerečqereč/
معنی
صدای ساییدن دندانها به هم؛ قرچقروچ؛ دندانقروچه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرچ قرچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [عامیانه] qerečqereč صدای ساییدن دندانها به هم؛ قرچقروچ؛ دندانقروچه.
-
واژههای مشابه
-
قُرُچْ
لهجه و گویش گنابادی
ghorouch در گویش گنابادی یعنی ساییدن دندان ها به هم ، صدای خورد شدن نان خُشک در هان ، فرو بردن در دهان
-
قِرچ و قِرچ
فرهنگ گنجواژه
صدای بریدن،صدای شستن چینی .
-
قِرِچ و قِرِچ
فرهنگ گنجواژه
صدای جویدن خوردنیهای آبدار و ترد.
-
غِرِچ،قِرچ
لهجه و گویش تهرانی
صدای بریدن هندوانه
-
قِرِچ و قوروچ
فرهنگ گنجواژه
صدای جویدن.
-
واژههای همآوا
-
غرچ غرچ
لغتنامه دهخدا
غرچ غرچ . [ غ ِ رِ غ ِ رِ ] (اِ صوت ) آواز ساییدن دندان به هم با فشار. رجوع به غِرِچَّه شود.
-
غِرِچ،قِرچ
لهجه و گویش تهرانی
صدای بریدن هندوانه
-
جستوجو در متن
-
قرط
لغتنامه دهخدا
قرط. [ ق ِ ] (ع اِ) نوعی از گندنا که کراث المائده نامند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ صوت ) قرچ .
-
رخ
لغتنامه دهخدا
رخ . [ رِ ] (اِ صوت )آواز دندان و آوازهای مانند آن که اغلب مکرر استعمال می شود. (فرهنگ نظام ). خرت . قرچ . قروچ . قروچ قروچ .
-
کلوچ
لغتنامه دهخدا
کلوچ . [ ک ُ ] (اِ) خاییدن و جاویدن چیزهایی که صدا کند مانند نبات و نان خشک و امثال آن و کلوچیدن مصدر آن است . (برهان ). خاییدگی چیزهایی که صدا کند مانند نبات و نان خشک . (ناظم الاطباء). در گیلکی کَرچ خوردنی ترد که زیر دندان صدا کند، با قرچ و قروچ مق...