کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فوجدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فوجدار
لغتنامه دهخدا
فوجدار. [ ف َ / فُو ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) فوج دارنده . فرمانده و رئیس فوج . (فرهنگ فارسی معین ) : که بیرون کند صدر را زین دیارکه از لشکر جهل شدفوجدار. ملا طغرا.|| حاکم بیرون شهر. مقابل کوتوال که درون شهر است . || فیلبان . پیلبان . (فرهنگ فارسی معین ...
-
جستوجو در متن
-
foujdar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوجدار
-
کوتوال
لغتنامه دهخدا
کوتوال . [ کوت ْ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) دزدار. (لغت فرس اسدی ). نگه دارنده ٔ قلعه و شهر باشد و او را سرهنگ هم گویند و بعضی گویند این لغت هندی است و فارسیان استعمال کرده اند، چه کوت به هندی قلعه است . (برهان ). مفرس لفظ هندی است به معنی صاحب قلعه چه در...
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) ناگری . شیخ ابوالفضل بن شیخ مبارک بن شیخ خضر از رجال دولت هندوستان و علمای آنجا در عهد اکبرشاه بابری (957 - 1011 هَ . ق .). اجداد او از مردم یمن (و شاید از ابناء) بودند. شیخ خضر جدّ وی به هندوستان آمده شیخ مبارک در ...