کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فخرالمحققین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فخرالمحققین
لغتنامه دهخدا
فخرالمحققین . [ ف َ رُ ل ْ م ُ ح َق ْ ق ِ ] (اِخ ) محمدبن علامه ٔ حلی ، گاه او را به لقب فخرالاسلام ، فخرالدین و رأس المدققین هم خوانده اند. از اعاظم و محققان علمای امامیه و از ثقات و مدققین فقهای شیعه و جامععلوم عقلی و نقلی بوده است . و پدر وی با آ...
-
جستوجو در متن
-
فخرالدین
لغتنامه دهخدا
فخرالدین . [ ف َ رُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن علامة الحلی . نزد پدرش به فخرالدین و در موارد و مراصد دیگر به فخرالمحققین ملقب است . (از روضات الجنات ص 614). رجوع به فخرالمحققین شود.
-
کبودرآهنگ
لغتنامه دهخدا
کبودرآهنگ . [ ک َ دَ هََ ] (اِخ ) نام یکی از قرای همدان است و طائفه ٔ جلیله ٔ حاجی لر قراقوزلو در آن متمکن و متوطن اند و فخرالمحققین حاجی محمد جعفر، متخلص به مجذوب صاحب مراحل السالکین و غیره از آنجا بوده و در سنه ٔ 1238 هَ . ق . در حوالی مرقد سید حمز...
-
فاضلان
لغتنامه دهخدا
فاضلان . [ ض ِ ] (اِخ ) دو فاضل . در اصطلاح فقها و اصولیین منظور از فاضلان علامه ٔ حلی و استادش ابن سعیداست ، و گروهی از جمله ملا صالح مازندرانی نوشته اند: گفته اند مراد از فلاضلان علامه ٔ حلی و پسرش فخرالمحققین است ، و این درست نیست . (از ریحانة الا...
-
ابوطالب
لغتنامه دهخدا
ابوطالب . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) محمدبن حسن بن یوسف بن مطهر. فرزند علامه حلی ملقب به فخرالمحققین فقیه شیعی . او راست : کتاب ایضاح در شرح قواعد. شرح کتاب نهج المسترشدین . شرح مبادی الاصول . شرح تهذیب الاصول . مولد او به سال 682 هَ . ق . و وفات 771 هَ . ق ....
-
علی نیلی
لغتنامه دهخدا
علی نیلی . [ ع َ ی ِ نی ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالحمید نیلی . مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نظام الدین . وی از تلامذه ٔ فخرالمحققین و سیدابوطالب اعرجی بوده است . و از جمله شاگردان او ابوالعباس احمدبن فهد حلی میباشد. او راست : جامع اشتات الرواة و الروایا...
-
رضی الدین
لغتنامه دهخدا
رضی الدین . [ رَ ضی یُدْ دی ] (اِخ ) علی بن یوسف بن علی بن مطهر حلی . برادر علامه ٔ حلی (متوفای 627 هَ . ق .) عالمی است فاضل که در طرق اجازات مذکور و فضل او مشهور بود. برادرزاده اش فخرالمحققین و خواهرزاده اش سید عمیدالدین بن عبدالمطلب از او روایت کرد...
-
عبیدلی
لغتنامه دهخدا
عبیدلی . [ ع ُ ب َ دِ ] (اِخ ) حیدربن علی بن حیدرعلوی حسنی آملی مازندرانی عبیدلی یا عبیدی وی حکیم . عارف ، مفسر، صوفی و از اکابر عرفا و علمای امامیه و جامع شریعت و طریقت است . اصل او از آمل مازندران و نشأتش در بغداد بوده و با فخرالمحققین مصاحبت داشت...
-
شهید اول
لغتنامه دهخدا
شهید اول . [ ش َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) محمدبن مکی بن حامدبن احمد دمشقی نبطی عاملی جزینی ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به شهید اول . از بزرگان علمای امامیه و مقتول در 786 هَ . ق . وی از فخرالمحققین پسر علامه و ابن نما و ابن معیه و قطب الد...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بحرانی . نسب او چنین است : فخرالدین احمدبن عبداﷲبن سعیدبن المتوج مشهور به ابن المتوج البحرانی . مؤلف روضات گوید: وی فاضلی معظم معروف بعلم و فضل و تقوی و در اسانید اصحاب ما موصوف است و از جمله ٔ القاب او که در بعض اجازات قریب ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن علی بن حسن بن علی بن محمدبن سبعبن سالم بن رفاعة السبعی . فاضلی فقیه و مشهور، متوطن ببلاد هند غالباً. و از اجله ٔ تلامذه ٔ شهید و فخرالمحققین . و پدر او شیخ عبداﷲ نیز از فضلاء فقهاء ادباء شعرای مجیدین اجله است...
-
حجةالاسلام کرمانشاهی
لغتنامه دهخدا
حجةالاسلام کرمانشاهی . [ ح ُج ْ ج َ تُل ْ اِ م ِ ک ِ ] (اِخ ) حاج سید اسداﷲبن حاج سید محمدباقر حجةالاسلام شفتی ، عالم عابد زاهد متقی فقیه جلیل از اکابر تلامذه ٔ صاحب جواهر و صاحب ضوابط و شیخ مرتضی انصاری . و جلالت و فقاهت و اجتهاد وی مسلم بود و در اغ...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) ابوعبداﷲ محمدبن سید ابوجعفر قاسم بن حسین بن معیة الحلی الحسنی الدیباجی ، و این نسبت بفروش دیبا (دیباج )است مثل زجاجی نسبت به زجاج . از مشاهیر علماء در طرق اجازات است و نظیر وی در کثرت اساتید و مشایخ دیده نشده و...
-
علامه حلی
لغتنامه دهخدا
علامه حلی . [ ع َل ْ لا م َ ح ِل ْلی ] (اِخ ) حسن بن سدیدالدین یوسف بن زین الدین علی بن مطهر حلی ، مکنی به ابومنصور و ابن مطهر، و ملقب به آیةاﷲ و جمال الدین و فاضل ، و معروف به علامه و علامةالدهر. از علمای شیعه ٔ امامیه ، فقیه و اصولی و محدث و رجالی ...