کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاتحه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فاتحه
/fātehe/
معنی
۱. اولین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۷ آیه؛ حمد؛ فاتحةالکتاب؛ امالکتاب؛ وافیه؛ شکر؛ سبعالمثانی.
۲. (اسم مصدر) [عامیانه] = 〈 فاتحه خواندن
۳. آغاز؛ اول.
〈 فاتحه خواندن: (مصدر لازم) قرائت سورۀ فاتحه برای آمرزش روح درگذشته.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آغاز، اول، بدایت، فاتحت، گشایش، مقدمه ≠ خاتمه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فاتحه
واژگان مترادف و متضاد
آغاز، اول، بدایت، فاتحت، گشایش، مقدمه ≠ خاتمه
-
فاتحه
فرهنگ فارسی معین
(تِ حِ یا حَ) [ ع . فاتحة ] 1 - (اِفا.) مؤنث فاتح . 2 - (اِ.) آغاز کار، اول چیزی . 3 - دعای خیر برای مرده . ؛~ی چیزی را خواندن (کن .) الف - دیگر امید بازیافتن چیزی را نداشتن . ب - مصرف کردن و به اتمام رساندن . ؛~ نخواندن برای کسی یا چیزی (کن .) ...
-
فاتحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فاتحَة، جمع: فواتح] fātehe ۱. اولین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۷ آیه؛ حمد؛ فاتحةالکتاب؛ امالکتاب؛ وافیه؛ شکر؛ سبعالمثانی.۲. (اسم مصدر) [عامیانه] = 〈 فاتحه خواندن۳. آغاز؛ اول.〈 فاتحه خواندن: (مصدر لازم) قرائت سورۀ فاتحه برای ...
-
فاتحه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) آغازه. چون "فاتحه" نام سیمنادی (سوره ای) است که نِپی (قرآن) بِدان می آغازد. "فاتحه خواندن" به پارسی می شود "آغازه خواندن".
-
واژههای مشابه
-
فاتحة
لغتنامه دهخدا
فاتحة. [ ت ِ ح َ ] (اِخ ) یا فاتحةالکتاب . نام نخستین سوره ٔ قرآن کریم که سوره ٔ حمد نیز گویند. چون در مجلس سوگواری این سوره را برای شادی روان مرده میخوانند، «فاتحه خوانی » بمعنی سوگواری بکار میرود.
-
فاتحة
لغتنامه دهخدا
فاتحة. [ ت ِ ح َ ] (ع ص ) مؤنث فاتح . (ناظم الاطباء). رجوع به فاتح شود. || (اِ) آغاز و اول هر چیز.(منتهی الارب ). مقابل خاتمه . ج ، فواتح : فاتحه ٔ چیزی ؛آغاز آن که مابعدش بدان گشوده شود. فاتحةالکتاب از آن است ، زیرا خواندن نماز بدان افتتاح شود . ای...
-
فاتحه ٔ فکرت
لغتنامه دهخدا
فاتحه ٔ فکرت . [ ت ِ ح َ / ح ِ ی ِ ف ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ابتدای سخن . (برهان ) : فاتحه ٔ فکرت و ختم سخن نام خدایست بر او ختم کن .نظامی .
-
فاتحه خواندن
لغتنامه دهخدا
فاتحه خواندن . [ ت ِ ح َ / ح ِ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) در مجلس سوگواری حاضر شدن و به روح مرده دعای خیر فرستادن . (ناظم الاطباء). اشاره به خواندن سوره ٔ فاتحه که در سوگواری مرسوم است . رجوع به فاتحه شود.- فاتحه ٔ چیزی را خواندن ؛ کنایت از به پایان ر...
-
فاتحه خوانی
لغتنامه دهخدا
فاتحه خوانی . [ ت ِ ح َ / ح ِ خوا / خا ] (حامص مرکب ) فاتحه خواندن . || (اِ مرکب ) مجلس سوگواری و عزاداری . (ناظم الاطباء). رجوع به فاتحه شود.
-
فاتحة الکتاب
فرهنگ فارسی معین
(تِ حَ تُ لْ کِ) [ ع . ] (اِ.) سورة حمد، اولین سورة قرآن ، آغاز کتاب .
-
فاتحه خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) خواندن سورة «الحمد» در مجلس سوگواری .
-
جستوجو در متن
-
فاتحت
فرهنگ فارسی معین
(تِ حَ) [ ع . فاتحة ] نک فاتحه .
-
fouth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاتحه