فاتحة. [ ت ِ ح َ ] (ع ص ) مؤنث فاتح . (ناظم الاطباء). رجوع به فاتح شود. || (اِ) آغاز و اول هر چیز.(منتهی الارب ). مقابل خاتمه . ج ، فواتح : فاتحه ٔ چیزی ؛آغاز آن که مابعدش بدان گشوده شود. فاتحةالکتاب از آن است ، زیرا خواندن نماز بدان افتتاح شود . این کلمه در اصل مصدر است ، چون کاذبه بمعنی کذب ، یا وصف است که بعد آن را اسم قرار داده اند، و تای آخر آن یا در اصل برای تأنیث موصوف است یا برای نقل از وصفیت به اسمیت . (اقرب الموارد).
- مجلس فاتحه ؛ مجلسی که درآن برای شادی روان مرده قرآن خوانند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.