کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمصاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غمصاء
لغتنامه دهخدا
غمصاء. [ غ َ ] (ع ص ) زنی که خم چشم وی روان باشد. (ناظم الاطباء). زنی که در چشم او چرک تر باشد. تأنیث اَغمَص . (از اقرب الموارد). رجوع به اَغمَص شود.
-
جستوجو در متن
-
غمص
لغتنامه دهخدا
غمص . [ غ ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَغمَص و غَمصاء . (اقرب الموارد). رجوع به همین کلمه ها شود.
-
اغمص
لغتنامه دهخدا
اغمص .[ اَ م َ ] (ع ص ) آنکه خم از چشم او روان باشد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). آنکه چشم او قی دارد. مؤنث : غَمْصاء. (از اقرب الموارد). ژفگن . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). مثل الارمض . (المصادر زوزنی ). ج ، غُمص . (از منتهی الارب...