کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمزده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غمزده
مترادف و متضاد
اندوهناک، اندوهگین، حزین، غمکش، غمناک، محزون، محنتزده، مغموم ≠ شوقزده
دیکشنری
depressed, heartbroken, melancholy, sore, sorrowful, woeful
-
جستوجوی دقیق
-
غمزده
واژگان مترادف و متضاد
اندوهناک، اندوهگین، حزین، غمکش، غمناک، محزون، محنتزده، مغموم ≠ شوقزده
-
غمزده
لغتنامه دهخدا
غمزده . [ غ َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آنکه غم به وی رسد. غم رسیده . مغموم : ای عزیزان غمزده بنالید و ای یتیمان غمخوار بگریید. (قصص الانبیاء ص 241). یاران غمزده می آیند که ای مهربان مشفق تو میروی ما را میگذاری . (قصص الانبیاء ص 242).گردن اعدات بادا ...
-
واژههای همآوا
-
غم زده
فرهنگ فارسی معین
(غَ. زَ دِ یا دَ) [ ع - فا. ] (ص مف .) آن که غم به وی رسیده ، محزون ، مغموم .
-
غم زده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [عربی. فارسی] qamzade غمدیده؛ اندوهگین؛ ماتمزده.
-
جستوجو در متن
-
غمکش
واژگان مترادف و متضاد
غمزده، غمناک، مغموم
-
الیکا
واژهنامه آزاد
(مازنی) مادر زمین. || شکوفه. || غمزده. || نام روستایی در مازندران.
-
مغموم کردن
واژگان مترادف و متضاد
غمگین کردن، اندوهناک کردن، محزون کردن، اندوهگین کردن، غمین کردن، غمزده کردن ≠ مسرور کردن، شادمان کردن
-
اندوهمند
واژگان مترادف و متضاد
افسرده، اندوهناک، حزین، دلتنگ، غمزده، غمگین، غمین، مغموم، ملول ≠ شاد
-
ملهوف
واژگان مترادف و متضاد
۱. دادخواه، ستمدیده، مضطر، مظلوم ۲. غمگین، اندوهگین، غمزده، غمین
-
ناشاد
واژگان مترادف و متضاد
اندوهگین، حزین، غمزده، غمگین، گرفته، محزون، مغموم، ناخوشدل، ناکام ≠ شاد
-
نامسرور
واژگان مترادف و متضاد
اندوهگین، اندوهناک، حزین، غمزده، مغموم، ناشاد، ناشادمان ≠ مسرور، شاد
-
worrisome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگران کننده است، مزاحم، غمزده، مسبب ناراحتی، ازار دهنده
-
غمین
واژگان مترادف و متضاد
اندوهگین، اندوهناک، حزین، غمزده، غمگین، غمناک، محزون، مغموم، مهموم، نژند ≠ شاد، مسرور