کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غاچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غاچ
لغتنامه دهخدا
غاچ . (اِ) ترک . تراک . شکاف . کافتگی . کفتگی . ترکیدگی . شکافتگی . کافتیدگی . || یک غاچ خربزه ، در تداول عامه ، یک تکه ٔبریده و در تداول خراسان یک الف خربزه نیز گویند.
-
واژههای مشابه
-
غاچ غاچ
لغتنامه دهخدا
غاچ غاچ . (ص مرکب ) از همه جای کفته . با ترکهای بسیار.
-
غاچ خوردن
لغتنامه دهخدا
غاچ خوردن . [ خوَرْ / خُر دَ ] (مص مرکب ) کفتن . کافتن . شکافتن . کافتیدن . ترکیدن . کافته شدن .
-
غاچ دادن
لغتنامه دهخدا
غاچ دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) کافتن . کفتن . کافتیدن . ترکاندن . ترکانیدن . شکافتن .
-
غاچ کردن
لغتنامه دهخدا
غاچ کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غاچ دادن . غاچ کردن خربزه ؛ تقسیم آن به قطعات بوسیله ٔ چاقو و مانند آن .
-
غاچ خوردگی
لغتنامه دهخدا
غاچ خوردگی . [ خوَرْ / خُر دَ / دِ ] (حامص مرکب ) ترکیدگی . کافتگی . کفتگی . شکافتگی . کافتیدگی . شکاف . ترک . تراک .
-
واژههای همآوا
-
قاچ
واژگان مترادف و متضاد
۱. برش، تراشه، تراک، شکافتگی، قاش، لزگه، لغزه، ۲. ترک، شکاف
-
قاچ
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.)1 - یک بُرش از هندوانه یا خربزه . 2 - برآمدگی قسمت جلو زین . 3 - شکاف ، ترک .
-
قاچ
لغتنامه دهخدا
قاچ . (ترکی ، اِ) قاج .شکاف . ترک . || قاچ خربزه یا هندوانه ؛ قسمتی از آن . یک قطعه از آن به درازا بریده و غالباً یک ربع است . || قاچ زین ، قپه ٔ پیش زین . کوهه ٔ پیشین زین . برآمدگی جلو زین اسب و غیره . بلندی که بر جلو زین است و سوارکار دست بدان گیر...
-
قاچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹قاچ، کرچ› [عامیانه] qāč ۱. یک قسمت بریدهشده از خربزه، هندوانه، یا میوۀ دیگر.۲. برآمدگی جلوی زین اسب؛ کوهۀ زین.۳. شکاف؛ ترک؛ تراک؛ قاش.۳. تکه؛ پاره.۴. چند عدد از چیزی.〈 قاچقاچ: [عامیانه] پارهپاره؛ چاکچاک؛ تکهتکه.
-
قاچ
لهجه و گویش تهرانی
کوهه زین
-
جستوجو در متن
-
کافتیدگی
لغتنامه دهخدا
کافتیدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) ترک . تراک . کفتگی . کافتگی . ترکیدگی . غاچ . شکاف . شکافتگی .