کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عین الفعل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عین ا
لغتنامه دهخدا
عین ا. [ ع َ نُل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) چشم خدای . حفظ خدای . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : تو شب به روضه ٔ نبوی زنده داشته عین اللهت بلطف نظر پاسبان شده . خاقانی .دیوان مرا که گنج عرشی است عین اللَّه گنج بان ببینم . خاقانی .بینی جمال حضرت عین اللَّه آن ...
-
عین الاسد
لغتنامه دهخدا
عین الاسد. [ ع َ نُل ْ اَ س َ ] (ع اِ مرکب ) چشم شیر. || (اِخ ) منزلی است از منازل قمر، و آن دو ستاره است در مقدم جبهه ، مشهور به طَرف . رجوع به طرف شود.
-
عین الاصهب
لغتنامه دهخدا
عین الاصهب . [ ع َ نُل ْ اَ هََ ] (اِخ )چشمه ای است میان بصره و بحرین . رجوع به اصهب شود.
-
عین الاعلی
لغتنامه دهخدا
عین الاعلی . [ ع َ نُل ْ اَ لا ] (ع اِ مرکب ) اقحوان است . (مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به اقحوان شود.
-
عین البقر
لغتنامه دهخدا
عین البقر. [ ع َ نُل ْ ب َ ق َ ] (اِخ ) چشمه ای است در نزدیکی عکا، و مسلمانان و نصاری و یهودیان آن را زیارت کنند. و گویند آن گاوی که حضرت آدم بااو زراعت میکرد، از اینجا ظاهر شده است . و بر این چشمه مشهدی است منسوب به حضرت علی علیه السلام . (از معجم ا...
-
عین البقر
لغتنامه دهخدا
عین البقر. [ ع َ نُل ْ ب َ ق َ ] (ع اِ مرکب ) چشم گاو. گاوچشم . رجوع به عین شود. || ظاهراً نام نوعی پارچه بوده است با سوراخهای فراخ : چشمهای مدفون و عین البقر بر روی آرایش بگشودند. (نظام قاری ).جامه بران چو وصله ز عین البقر برندآیا بود که گوشه ٔ چشمی...
-
عین الثمر
لغتنامه دهخدا
عین الثمر. [ ع َ نُث ْ ث َ ] (اِخ ) شهری است نزدیک انبار در غرب کوفه ، و به نزدیکی آن جایگاهی است بنام شَفاثا که از هر دو شهر مذکور خرما و قسب به سایر بلاد صادر میگردد. عین الثمر در کنار بیابان واقع است و شهری است قدیمی که مسلمانان در عهد خلیفه ٔاول ...
-
عین الثور
لغتنامه دهخدا
عین الثور. [ ع َ نُث ْ ث َ ] (اِخ ) ستاره ای است که آن را دَبَران نیز گویند. اگر کسی به وقت طلوع آن را ببیند کور شود. و آن ستاره برج ثور را بجای چشم واقع شده است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). و رجوع به دبران شود.
-
عین الجالوت
لغتنامه دهخدا
عین الجالوت . [ ع َ نُل ْ ] (اِخ ) شهری است زیبا بین بَیسان و نابلس ، از اعمال فلسطین .این شهر مدتی تحت تسلط رومیان بود، سپس بسال 579 هَ. ق . صلاح الدین یوسف بن ایوب آن را فتح کرد. عین الجالوت اسمی است اعجمی و غیرمنصرف . (از معجم البلدان ).
-
عین الجر
لغتنامه دهخدا
عین الجر. [ ع َ نُل ْ ج َرر ] (اِخ ) جایگاهی است مشهور به بقاع ، بین بعلبک و دمشق . گویند نوح (ع ) از این شهر به سفینه ٔ خود سوار گشت . (از معجم البلدان ).
-
عین الحجل
لغتنامه دهخدا
عین الحجل . [ ع َ نُل ْ ح َ ج َ ] (ع اِ مرکب ) به لغت شام ، قسم صغیر اقحوان است . (مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به اقحوان شود.
-
عین الحسان
لغتنامه دهخدا
عین الحسان . [ ع َ نُل ْ ح ِ ] (اِخ ) دهی از بخش موسیان شهرستان دشت میشان با 500 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و برنج است . ساکنان این ده از طایفه ٔ بریم هستند. این ده به جَزیرات مشهور است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
عین الحیاة
لغتنامه دهخدا
عین الحیاة. [ ع َ نُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) چشمه ٔ آب حیاة. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). چشمه ٔ آب زندگانی . (ناظم الاطباء). نام چشمه ای به بهشت . نام چشمه ٔ زندگی که به ظلمات است . (یادداشت مرحوم دهخدا). || به اصطلاح اکسیریان ، زیبق است . (مخزن الادویه...
-
عین الحیوان
لغتنامه دهخدا
عین الحیوان . [ ع َ نُل ْ ح َ ی َ ] (ع اِ مرکب ) چشمه ٔ حیوان . || آب زندگانی . عین الحیاة. || به لغت اکسیریان ، زیبق است . (مخزن الادویه ). سیماب و جیوه .(ناظم الاطباء). رجوع به زیبق و سیماب و جیوه شود.
-
عین الدوله
لغتنامه دهخدا
عین الدوله . [ ع َ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) سلطان عبدالمجید میرزابن سلطان عبدالمجید میرزابن فتحعلی شاه قاجار(1261 - 1345 هَ . ق .). از رجال دوره ٔ مظفرالدین شاه . وی در جوانی در دارالفنون تهران تحصیل میکرد، ولی بواسطه ٔ عدم کوشش در دروس از مدرسه اخراج شد...