عین الحیاة. [ ع َ نُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) چشمه ٔ آب حیاة. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). چشمه ٔ آب زندگانی . (ناظم الاطباء). نام چشمه ای به بهشت . نام چشمه ٔ زندگی که به ظلمات است . (یادداشت مرحوم دهخدا). || به اصطلاح اکسیریان ، زیبق است . (مخزن الادویه ). سیماب . (ناظم الاطباء). رجوع به زیبق و سیماب و جیوه شود. || (اصطلاح تصوف ) باطن اسم حی است ، که هر کس به آن اسم تحقیق پیدا کند، از آب حیاتی خورد که هرگز نمیرد و حیات جاودانی یابد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.