کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عوطب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عوطب
لغتنامه دهخدا
عوطب . [ ع َ طَ ] (ع اِ) سختی . (منتهی الارب ). داهیة. (اقرب الموارد). داهیه و بلا و سختی .(ناظم الاطباء). || لجه ٔ دریا، یا آب ساکن میان دو موج . (منتهی الارب ). لجه ٔ دریا، و یا جای مطمئن از دریا که میان دو موج باشد. (از اقرب الموارد)(از ناظم الاطب...
-
واژههای همآوا
-
اوطب
لغتنامه دهخدا
اوطب . [ اَ طُ ] (ع اِ) ج ِ وَطْب . مشک شیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
لجة
لغتنامه دهخدا
لجة. [ ل ُج ْ ج َ ] (ع اِ) میانه ٔ آب دریا و معظم آن . (منتهی الارب ). میان دریا. (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن جرجانی ). دورترین موضع دریا. آنجای دریا که آب بیشتری دارد. جایی که آب بسیار باشد. عمیق ترین موضع دریای ژرف . (آنندراج ). ج ، لُجج : آری به...